رمان متولد اردیبهشت لیلا عفری
عنوان | رمان متولد اردیبهشت |
نویسنده | لیلا عفری |
ژانر | عاشقانه , خانوادگی |
تعداد صفحه | 901 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | سایت رمان بوک |
دانلود رمان متولد اردیبهشت اثر لیلا عفری با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون نسخه کامل با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
با ما باشید در سایت رمان بوک / صدایم در گلو خفه شده بود، از شب گذشته تا حالا آنقدر زجه زده ام ، آنقدر به صورت و سینه ام کوبیده ام که دیگر نا ندارم، که دیگر صدایم در نمی آید، دور تا دور اتاق زنان سیاه پوش مثل من یا آرام و مبهوتند یا تازه واردها جیغ های گوشخراش میکشند، مگر کم کسانی بودند پدر و مادرم، آن فرشته های آسمانی، آنها که آوازه ی خوبیشان و پاکی شان در شهر کوچکمان پیچیده بود و نقل مجلس همه بودند …
خلاصه رمان متولد اردیبهشت
صدایم در گلو خفه شده بود … از شب گذشته تا حالا آنقدر زجه زده ام ، آنقدر به صورت و سینه ام کوبیده ام که دیگر نا ندارم … که دیگر صدایم در نمی آید … دور تا دور اتاق زنان سیاه پوش مثل من یا آرام و مبهوتند یا تازه واردها جیغ های گوشخراش میکشند … مگر کم کسانی بودند پدر و مادرم، آن فرشته های آسمانی … آنها که آوازه ی خوبیشان و پاکی شان در شهر کوچکمان پیچیده بود و نقل مجلس همه بودند.
خیره به درب اتاق بودم … اما در را نمیدیدم … صداها را نمیشندیم … در دلم میگفتم : چرا رفتید . مگر شما چند سال داشتید در دلم میگفتم : اگر بیمارستان این شهر مجهز بود … اگر آزمایشگاهش چیزی کم نداشت ، نمیرفتند … اگر ماشین پدر کمی سرحالتر بود … اگر آن موقع شب راه نمی افتادند … در دلم ” اگر ها ” رژه میرفتند و دست بردار نبودند … پر رنگ ترین اگر همان بود که میگفت : اگر حالادیروز بود، من نمیگذاشتم بروند .. یا نه .. اگر من هم با آنها میرفتم .. حاال باهم رفته بودیم
تمام حرفهای پنهانی دلم فریادی شد که زنان مجلس را دگرگون کرد و گریه ها و اشکها دوباره راه افتاد: مامان ، بابا … کاش من هم با شما میرفتم -خدااااااا زن دایی را از پشت آن همه اشک دیدم که سراسیمه وارد اتاق شد … مرا تنگ در آغوش فشرد … بمیرم برات مادر … بمیررررم فریادهایش در سینه ام گم شد … او را از خود جدا کردم و آرام نالیدم: زن دایی .. من مادرم رو میخوام … پدرم رو ..
- انتشار : 11/06/1400
- به روز رسانی : 20/09/1403
خیلی قشنگ بود
بیان احساسات و حالات شون ،مثال هاش
جمله بندی هاش ،طنزش
خیلی قشنگ بود لطفارمان هم خونه ای بیشتر بذارید