رمان مجموعه راز خانه مخوف

دانلود رمان مجموعه راز خانه مخوف اثر مرضیه باقری دهبالایی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش بدون سانسور و لینک مستقیم رایگان

آقای صمیمی خوشحال از، معامله ای که کرده و ویلایی را با مساحت زیاد را زیر قیمت خریداری کرده، به سرعت با همسر و دو پسر خود دانا و دانیال به آنجا نقل مکان می کنند که درگیر اتفاقات عجیبش می شوند، آن ها نمی دانند از اینکه صاحبان اصلی عمارت: (اجنه ها) دانا و دانیال را انتخاب کردند برای انجام ماموریتی مهم و پیشگویی بزرگ که سرنوشت هر دوی آن ها را تحت تاثیر قرار میگیرد …

خلاصه رمان مجموعه راز خانه مخوف

چند ماه از آن دیدار مسعود و دانیال گذشت. در آن مدت دانیال مدام به مسعود سر میزد و مشغول مدیتیشن بود. با دنیای اجنه آشنا شده بود انواع طلسم ها و روش طلسم کردن و اذکار را از مسعود فرا گرفته بود. به کمک مسعود احضار جن و پس فرستادنشان را به دنیای خود هم یاد گرفته بود. در این مدت اما بسیار از دانا و خانواده اش دور افتاده بود. آنقدر خود را مشغول کارهایش کرده بود که دیگر وقتی برای گذراندن با دانا نداشت دانا هر وقت اعتراض می کرد و دلیلش را می پرسید، دانیال بهانه اش

را کلاس و درس و کار قرار می داد. اما بعد از این چند ماه دانا دیگر نمی توانست او را باور کند. دم غروب بود که دانیال به خانه برگشت دانا هم روی مبل دراز کشیده بود و داشت برنامه های تلویزیون را نگاه می کرد. دانیال وقتی وارد شد گفت “سلام” دانا جوابش را نداد و شبکه ها را عوض کرد. دانیال به آشپزخانه رفت و یک لیوان آب برای خود در لیوان ریخت. آب را نوشید و لیوان را روی ظرفشویی گذاشت بیرون آمد و گفت “جواب سلام واجبه” -دروغ هم مستحب. – چه دروغی؟ دانیال جلو رفت و خود را روی

تکیه گاه مبل انداخت و دانا را نگریست. دانا تلویزیون را خاموش کرد. نشست و گفت تو داری تنهایی چه غلطی میکنی؟” دانیال لب هایش را جمع کرد و نقطه ای را نگریست. مبل را دور زد و کنار او نشست. گفت چه غلطی میکنم؟” الان داشتم به همین فکر ردم کجایی تو؟ صبح میری شب میای می پرسی کجا بودی میگی رفتم دانشگاه، کتابخونه کدوم دانشگاه و کتابخونه این ساعت بازه؟”-مامان کو؟ -مامان باخانم افشار رفته باشگاه منو نپیچون کجا میری تنهایی. -خوب من بیکار نیستم یه ساعتایی میرم دانشگاه،

یه ساعتایی میرم شرکت بابا کارآموزی. -خوب من بیکارم میخوام ته و توی برنامه هاتو در بیارم دانشگاه و شرکت بابا رو برات فاکتور میگیرم. میدونم کل واحدات صبحن. شنبه و یکشنبه و چهارشنبه کلاس داری. دوشنبه و سه شنبه هم صبح میری کار آموزی شرکت بابا بعد از ظهرها کجایی؟ پنجشنبه ها کجا میری صبح تا شب …