دانلود رایگان رمان مرسی که هستی اثر shaghayegh_h96
دانلود رمان مرسی که هستی اثر shaghayegh_h96 به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش و لینک مستقیم
علاقه و دلبستگی به سخن نیست ، ﺑﻪ زمانیه ﮐﻪ ﺑﺮﺍﺕ می ذﺍﺭﻩ ، ﺑﻪ بهاییه ﮐﻪ ﺑﺮﺍﺕ ﻗﺎﺋﻞ می شه ، ﺑﻪ باوریه ﮐﻪ ﺑﻬﺖ ﺩﺍﺭه ﺑﻪ دلداریه که بهت میده ، یه دختر تک به نام نیوشا که تو زندگیش سختی های زیادی داشته ولی این دشواری ها باز هم ادامه داره و قراره در بین این همه چالش ، یکی پیدا بشه که بتونه تو مشکلات کمکش کنه و اون رو یاری کنه ، نیوشا دوتا رفیق خودمونی داره که زندگیش به زندگی اونا بند میخوره ، کبیر شکوهی ، یه بازیگر بنام سینماست که بین توده گرفتاری های نیوشا از راه می رسه و تلاش میکنه کمکش کنه ، اما قبل از پا گرفتن عشقه کبیر و نیوشا مجبور به ازدواج باهم می شن …
خلاصه رمان مرسی که هستی
نگاهی به در آسانسور که باز شده بود و یه پسرجوون که سرش پایین بود و داشت بیرون میاومد انداختم!
سرش رو که بلند کرد ، آقای کاظمی رو دید؛به طرفش اومد و باهاش دست داد._آقای کاظمی همه ی اسبابها رو آوردن!
نه هنوز چند تا از وسیله ها مونده!
نگاه پسر به طرف من چرخید … آقای کاظمی که متوجه نگاه پسر شد …به من اشاره کرد … خانم صبحانی … همسایتون … واحد 202!
از دیدن پسر که زیادی اشنا میومد ابروهامو بالا انداختم و گفتم : ایشون هم که حتما میشناسید … کبیر شکوهی هستن!
بله مگه می شد بازیگر مشهور کشورم رو نشناسم … سری به نشونه ی آشنایی تکون دادم …