رمان نارسیس
عنوان | رمان نارسیس |
نویسنده | هرمان هسه |
ژانر | داستانی، خارجی |
تعداد صفحه | 425 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان نارسیس اثر هرمان هسه به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
موضوع این رمان در قرون وسطا، در دیر ماریابرون روی میدهد. در این دیر، نو آموزی به نام نارسیس تدریس میکند که به سبب زیبایی شگفتانگیز و دانش زودرسش در زبان یونانی و ریاضیات، رفتار اصیل و استعدادش در شناساندن ضمیر انسانها به خودشان، مورد محبت یا حسادت همه است. او از شاگردی به نام گلدمونت محبتی به دل میگیرد، زیرا او را متضاد و نیز مکمل خود مییابد. گلدمونت مادرش را که رقاصهای زیبا و کافر بود و خانوادهاش را ترک کرد و خاطرهای شیطانی از خود بر جای گذاشت فراموش کرده است …
خلاصه رمان نارسیس
گلد موند، تا آن زمان چیزهایی از مادرش میدانست. ولی فقط از گفته های دیگران. تصویری از او در ذهن نداشت و بیشتر آنچه را گمان میکرد درخصوص او میداند از نارسیس پنهان کرده بود. برای او مادر چیزی بود که سخن گفتن از آن مجاز نیست کسی که موجب ننگ است دختری زیبا و وحشی از نسبی بلند ولی نه اصیل مادرش به خدا معتقد نبود. پدرش میگفت که او را از ورطهٔ فقر و بدنامی بیرون کشیده و چون یقین نداشته که بت پرست نیست ترتیبی داده است که آموزش مذهبی به او داده شود. سپس با او ازدواج کرده و او
را به پایه زنی محترم و شرافتمند بالا برده است. ولی زن پس از چند سالی فرمانبرداری و زندگی به نظم آمده، باز به یادهنرها و راه و رسم قدیم خود افتاده، ستیزها به پا کرده مردان را فریفتۀ خود ساخته و از راه به در برده است. روزها و هفته ها از خانه دور می ماند به جادوگری معروف شده و سرانجام پس از آنکه شوهرش او را چندبار بازیافته و نزد خود آورد برای همیشه ناپدید شده بود شهرت بد او تا مدتی باقی بود و سپس به خاموشی گرایید. شوهر رفته رفته سال های بی آرامی و هراس و بدنامی و خبرهای ناگهانی بی پایان
را که حاصل افت و خیزهای زنش بود، از یاد برد و به جای آن زن گمراه، اينك در تربیت پسر او، که در سیما و اندام به او شباهت بسیار داشت میکوشید رفته رفته غم زده و پارسانما شده بود و سعی میکرد در گلدموند این اعتقاد را بپروراند که باید زندگی خودرا وقف راه خدا کند تا مگر گناهان مادرش به کفاره بخشوده گردد. این بود آنچه پدر گلدموند دربارۀ زن گمگشته اش بیان میداشت هر چند که از گفتگو در این باب چندان خرسند نبود و زمانی که گلدموند را به صومعه آورد، در این باب فقط به کنایه، اشاراتی به پیر کرده بود …
- انتشار : 22/06/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403