رمان هاویه بندت (اسیر جهنم تو) کیمیا رنجبر
عنوان | رمان هاویه بندت |
نویسنده | کیمیا رنجبر |
ژانر | #عاشقانه |
تعداد صفحه | 537 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان هاویه بندت (اسیر جهنم تو) از کیمیا رنجبر اثر به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
این مطلب قصه زندگی جانا، دانشجویی است که تازه از دوست پسر خود جدا شده، بخاطر عکس هایی که استادش از او دارد تهدید میشود و به عنوان حق السکوت باید در شرکت استادش با کمتر از نصف حقوق کارآموزی بگذراند، تا اینکه در یکی از سفرهای کاری از ترس رعد و برق به اتاق استادش پناه می برد و…
خلاصه رمان هاویه بندت
براش چند تا استیکر خنده فرستادم و داشتم پیامی براش تایپ میکردم که گوشیم از دستم کشیده شد … سریع استکان چایی رو داخل سینی گذاشتم و بلند شدم تا گوشیم رو از دست استاد کامروا بگیرم …
خدا روشکر عینک طبیش روی چشمش نبود اما از لبخند گوشه ی لبش معلوم بود که پیامم رو درباره ی دیشب خونده
قدش از من بلند تر بود و تقلا هام برای گرفتن گوشیم از دستش بی نتیجه بود، عقب رفت و دستش رو بالاتر گرفت و از حرکت انگشتش میفهمیدم که داره پیام های روز قبل رو میخونه
گوشی رو از دستش گرفتم و با حرص گفتم: «بی شخصیت.» «ببخشید؟» همه ی نگاه ها روی ما بود، بیخیال صبحانه خوردن شدم و به سمت در رستوران رفتم … از رستوران بیرون رفتم و دکمه ی آسانسور رو زدم، از شدت خجالت و عصبانیت تمام صورتم گر گرفته بود
سوار آسانسور شدم و خواستم دکمه ی طبقه رو بزنم که استاد کامروا خودش رو به آسانسور رسوند و سوار شد … بدون اینکه بهش نگاه کنم دکمه ی طبقه رو زدم و در آسانسور بسته شد، صدای آرومش رو شنیدم که گفت: «معذرت میخوام، حرکتم خیلی بچگانه بود»
دسترسی به دانلود با خرید یا دریافت اشتراک ویژه امکان پذیر است
- انتشار : 17/01/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403