رمان همیشه شوهر
رمان همیشه شوهر رمان همیشه شوهر

رمان همیشه شوهر

دانلود با لینک مستقیم 0 0
دانلود با لینک مستقیم
عنوان
رمان همیشه شوهر
نویسنده
فیودور داستایوفسکی
ژانر
اجتماعی، داستانی
ملیت
خارجی
ویراستار
رمان بوک
تعداد صفحه
192 صفحه
اگر نویسنده یا مالک 'رمان همیشه شوهر' هستید و درخواست حذف این اثر را دارید درخواست حذف اثر

دانلود رمان همیشه شوهر اثر فئودور داستایوفسکی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون نسخه کامل با ویرایش و لینک مستقیم رایگان

پاول واولوویچ مردی است که ظاهرا زندگی خوب و همسر فرمان برداری دارد. پاول این زن یعنی ناتالیا را حسابی دوست دارد و در زمره زن ذلیلان عالم است اما رفتار ناتالیا، پاول، دیگران و حتی خودش را متقاعد می‌کند که زنی مطیع و آرام است اما بعداز مرگ ناتالیا، شوهر با یادداشت هایی مواجه می‌شود که تمام محاسبات و تفکرات او را به هم می ریزد و می‌بیند که ای دل غافل! مسأله‌اى که در این کتاب طرح شده است، واقعیت دارد و در اطراف ما زیاد وقوع مى‌یابد و در ادبیات کنونى منعکس مى‌شود، براى زن و شوهر و مثلث هاى آینده از لحاظ نتیجه‌اى که در بردارد بى‌ اندازه پرمعنى و سنگین است. بعد از چند ده سال دیگر، شاید از مفهوم قدیمى عشق(دوطرفه) و خیانت(سه‌طرفه) هیچ اثرى باقى نماند.

خلاصه رمان همیشه شوهر

با تمسخر این‌گونه استدلال می‌کرد (اکنون تقریبا همیشه با تمسخر به خویشتن می‌اندیشید):خوب! پس موجودی است که مایل است خوی مرا تغییر دهد و هم او این خاطرات لعنتی و این «اشک‌های پشیمانی» را برایم می‌فرستد. باشد! اما این کار بیهوده است، همه‌ این‌ها جز مشتی نیست که در تاریکی افکنده شود! من به خوبی می‌دانم که اکنون با وجود این که خودم، خودم را محکوم می‌کنم و با وجود این اشک‌های پشیمانی با وجود چهل سال ابلهی‌‌ام، کم‌ترین اختیاری از خود ندارم. اگر مثلا فردا، همان وسوسه‌ها

خودنمایی کنند، نفعم در این است که جار بزنم و هیاهو برپا کنم که آن زن معلم مدرسه هدایایم را قبول می‌کند، بی‌شک، این را جار خواهم زد، بی‌هیچ تردیدی؛ و این کار باز بدترین و نفرت‌ انگیز ترین چیزهاست زیرا این کار برای بار دوم تکرار می‌ شود و اگر امروز این پرنس کوچولوی عزیز دردانه مثل یازده سال پیش که زانویش را با یک ضرب طپانچه در هم شکستم، به من توهین می‌کرد، فورا او را به جنگ تن به تن دعوت می‌کردم و باز، یک پای چوبی دیگر به او هدیه می‌کردم. بنابراین آیا همه‌ این‌ها جز مشتی

نیست که در تاریکی افکنده شود؟ بی اینکه هیچ معنایی در بر داشته باشد؟ من وقتی نمی‌توانم خودم را شرافتمندانه از خودم، هر قدر که کم باشد، آزاد سازم برای چه همه‌ی این‌ها را به خاطر می‌آورم؟ و هر چند که تاریخچه‌ زن معلم مدرسه تکرار نمیشد، هر چند که یک پای چوبی به کسی هدیه نمی‌شد ولی تنها فک رو خیال بود که، موقعیت، آن‌ها را ایجاد می‌کرد و دائما دوباره به خاطرش می‌آمدند و گاهی...از پا درش می‌آورند. با وجود این نمی‌شود مدام به وسیله‌ی این خاطرات مورد شکنجه و آزار قرار گرفت ...

دیدگاه کاربران

اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دیوان حافظ