رمان وبال مریم حسینی

دانلود رمان وبال اثر مریم حسینی (بی ریا) با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون نسخه کامل با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

امروز برای شما رمان بوکی ها وبال را در نظر گرفته ایم، ماه تابان، دختری که سنتور را بسیار حرفه ای می نوازد و از کودکی مادرش را از دست داده، سینا استاد موسیقی و سنتور، که سالها جهت آموزش و تدریس به خارج رفته و اکنون به این سفر پایان داده است، مهارت نوازندگی تابان منجر به دعوت شدنش به اموزشگاه تدریس سنتور می شود و عشق دوران کودکی اش سینا را …

خلاصه رمان وبال

باز هم حیاط بزرگ و پردرخت و باغ مانند خانه ی ماه نگار ، حوض بزرگ آبی رنگ که دور تا دورش را گلدان های اطلسی و شمعدونی چیده بودند و من و ” تابان” که لب حوض ، با بی احتیاطی می دویدیم و صدای خنده و شادیمان فضا را آکنده بود … من با موهای بلند فر دار که هیچ وقت زیر بار از ته زدنشان نمی رفتم ، با شلوارک کتان و تابان هم موهایی به رنگ شب ، که با آن همه آبی که به هم پاشیده بودیم پیچ و تابی زیبا خورده بود و دل می برد ، حتی از من با آن سن کم !

با لباس عروسکی نخی گلدار ، سر تا پایمان آب می چکید و هنوز دست بردار … نبودیم یعنی تا وقتی که ماه نگار امر نمی کرد که دست برداریم کوتاه نمی آمدیم … بیچاره خاتون مدام به دنبالمان می دوید و التماس می کرد تا کار دستش ندادیم دست برداریم اما آن قدر دویدیم و بازی کردیم و آب به هم پاشیدیم که تابان شیطان و سر به هوا پایش لیز خورد و با سر افتاد توی حوض ، افتادنش همان و ریختن دل در سینه ام همان !

اما با اینکه شنا بلد نبودم بی فکر به آب زدم تا نجاتش بدهم، مهم نبود غرق بشوم فقط تابان … هر دو در آب غوطه ور بودیم و او از ترس مدام دست و پا می زد و نمی توانستم بگیرمش ، موهای بلندش در آب …