رمان وحشت در آمیتی ویل
عنوان | رمان وحشت در آمیتی ویل |
نویسنده | جی آنسون |
ژانر | ترسناک، وحشتناک، خارجی |
تعداد صفحه | 251 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان وحشت در آمیتی ویل اثر جی آنسون به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
داستان از زماني آغاز ميشود که جرج و کتي لوتز زوج جوان درجست و جوي خانه جديدي هستند. آنها با پيدا کردن خانه اي بزرگ و زيبا با قيمتي استثنايي تصور ميکنند خانه رويا هايشان را يافته اند؛ خانه ای واقع در آمیتی ویلِ لانگ آیلند، خيابانِ اوشن، پلاکِ ۱۱۲. اما جرج کمي مشکوک ميشود و در مييابد که اين خانه زيبا، گذشته مخوفي دارد؛ يک سال قبل، مردي به نام رونالد دفو که ساکن اين خانه بوده، خانواده اش را در حال خواب به قتل ميرساند و سپس ادعا ميکند که ارواح خانه دستور قتل خانواده اش را به او داده اند. با اينکه همه جا شايع است اين خانه مکان تجمع ارواح است اما …
خلاصه رمان وحشت در آمیتی ویل
طی دو روز، خانواده لوتز کم کم دچار نوعی تغییر شخصیت دسته جمعی شدند. آن طور که جورج میگفت: چیز عمده ای نبود، موارد جزئی و کوچک در وضعیت هایی مختلف. او برخلاف برنامهی منظم و همیشگی اش، اصلاح نمیکرد و دوش نمیگرفت. جورج معمولاً تا حد امکان وقتش را صرف کار میکرد؛ دوسال پیش یک دفتر دیگر هم در شایرلی داشت که به مشتریان سواحل جنوبی رسیدگی کند ولی حالا فقط با سیوست تماس میگرفت و دستورات سختگیرانهای به کار کنانش میداد که بعضی از پروژه های بازرسی زمین را در
تعطیلات آخر هفته تمام کنند چرا که او به پول نیاز داشت. به مسئلهی انتقال دفتر کارش به زیر زمین خانه هم حتی یک بار دیگر فکر نکرد. در عوض، جورج یکسره نق میزد که خانه مثل یخچال شده و باید آن را گرم کند. گذاشتن تعداد بیشتر و بیشتری هیزم در شومینه، تقریباً همه وقت او را میگرفت، مگر آن اوقاتی که به سراغ آشیانهی قایق میرفت، نگاهی به آنجا میانداخت و باز به خانه بر میگشت. حتی الان هم نمیداند که به دنبال چه چیزی به آنجا میرفت فقط میداند به دلیلی جذب آنجا میشد. عملاً مثل اجبار میماند شب سوم
در آن خانه، باز هم ساعت سه و پانزده دقیقه با نگرانی از اینکه آنجا چه میگذشت، از خواب پرید. بچه ها هم او را آزار میدادند از هنگام اسباب کشی، به بچه هایی گستاخ و دیوهایی بدرفتار تبدیل شده بودند که گوش به حرف نمی دادند؛ بچه های سرکشی که باید به شدت تنبیه میشدند. وقتی پای بچه ها در میان بود کتی هم همان وضع را داشت. از رابطه غیر طبیعیاش با جورج و تلاش برای سر و سامان دادن به خانه تا پیش از کریسمس، کاملاً عصبی بود. در شب چهارم اقامتشان در خانه از کوره در رفت و به اتفاق شوهرش …
- انتشار : 30/07/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403