دانلود رایگان رمان ورق های پوسیده اثر زهرا بیگدلی
دانلود رمان ورق های پوسیده اثر زهرا بیگدلی با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون نسخه کامل با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
در این لحظه با ما باشید در داستان زندگی مهندسی جوان و خلاق به نام باران که در یک خانواده پرجمعیت زندگی میکند، باران کبیری در زمان دانشجویی خود در شیراز با دامون اتابک آشنا میشود که این سبب عشق عمیقی میان آنها شد، اما خیلی ناگهانی دامون، باران را ترک و به خارج از کشور میرود، چند سال بعد درست زمانی که باران در شرکتی مشغول بکار میشود، دامون را می بیند …
خلاصه رمان ورق های پوسیده
به سمت خونشون رفت … ریحان بهترین یا بهتره بگم تنها دوستم بود … خونشون روبروی خونه ما بود، ولی بیشتر اوقات خونه ی ما بود … کنار خونه ی ما یه باغ انار بزرگ بود که از حیاط ما توسط یه در کوچیک به هم راه داشتند … علتش هم این بود که خونمون قبال برای صاحب باغ بوده که پدر بزرگم ازشون خریده بود … یه خونه نسبتاً بزرگ با سه سالن مجزا که بعدها به صورت سه سوئیت تغییر شکل داد، به این صورت که از داخل هر سالن یه آشپزخانه و دو اتاق کوچیک ساخته شد،
بعدها هم که بزرگتر شدیم پسرها تصمیم گرفتند طبقه بالا تعدادی اتاق بسازند که هرکس یه اتاق داشته باشه … این پسرها که میگم سامان و سعید پسر های دایی محمدم و حامد و نیما پسرهای خاله طیبه ام اند که همگی تو همون خونه ی کنار باغ زندگی می کردیم … دایی محمد همراه زندایی سمیرا و سامان و سعید و سمانه دخترشون در سالن سمت چپ، خاله طیبه به همراه همسرش علی آقا و حامد و نیما و هورا دخترشون در سالن سمت راست
من همراه مامان ناهیدم و شش خواهرم به ترتیب با نامهای نسرین، نرگس، نیره ،نازگل، نیوشا ونوشا در سالن رو به رویی که قبلا متعلق به عزیزجون و آقاجون بود زندگی می کردیم … بعد از مرگ آقا جون، عزیز جون هم زیاد دوام نیاورد و این دنیا روترک کرد، البته من هیچ کدوم رو ندیدم … مامانم میگه بعد از دنیا اومدن من به این خونه اومدیم … ولی نمیدونم قلا کجا زندگی می کردیم …
خوب بود
خووب بود ولی حیف سر هم بندی کردی
سلام لطفا رمانهای بیشتری رو بزارید