رمان ولی تو
عنوان | رمان ولی تو |
نویسنده | MANA (نویسنده انجمن رمانبوک) |
ژانر | تراژدی |
تعداد صفحه | 18 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان ولی تو اثر MANA (نویسنده انجمن رمانبوک) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
-چرا ولم نمیکنی؟ -چون دوستت دارم! -هه! ولی من دوستت ندارم. -ولی تو… -من چی؟ -تو دوستم داشتی… -زنگ زده بودی -آره! -چیکارم داشتی؟ -دلم برات تنگ شده بود. -همین؟ دیگه زنگ نزن!
خلاصه رمان ولی تو
-باز چته؟ چی میخوای اومدی اینجا؟ -دلم برات تنگ شده بود. -گشاد شد؟ بس کن این مسخره بازی هات رو! -ولی تو؛ دلتنگی هام رو دوست داشتی. -الان ندارم راضی شدی؟ -نه. -باز چرا؟ -چون من دوستت دارم! -من دوستت ندارم. -میدونستی؟ -چی رو؟ -این که چه قدر نامردی… – خب؟ که چی؟ -رفتی و تنهام گذاشتی. -من؟ رفتم؟ – آره تو… -من از اول هم نبودم تو تنها یک سرگرمی بودی برام!-چرا این کار رو کردی؟ -چون حقت بود. -حقم؟ مگه گناهی مرتکب شده بودم؟ – آره. -چه گناهی؟ -گناه تو…عاشقی بود. -هوم چون عاشقتم باید مجازات بشم؟ – آره… -دیدی؟ -چی رو؟ – خورد شدنم رو…
-آره. -خوشحال شدی؟ -آره. -ولی تو نمیخواستی خورد بشم. -اون مال قبل بود. -پس الان چی؟ -گذشت… تو ام بگذر. -ولی تو قول دادی… -امشب عروسیمه. -اهه؟ خوشبخت بشی!-میخوام تمومش کنی. -چی رو؟ -دوست داشتنت رو. -چرا؟ -دوست ندارم بفهمه چون ناراحت میشه! -برات مهمه؟ -هه، توقع نداری که بگذرم؟ -ولی تو قرار بود فقط با من… -بس کن هر چی بود تموم شد، بفهم هر چی بود! -ولی من دوستت دارم. – بس کن؛ دوست داشتن تو به درد من نمیخوره! -اون چی داره که به خاطرش من رو ول میکنی؟ -چیزی که تو نداری! – خ… خب چی داره؟ – خیلی چیزها اصلاً به تو چه! دیگه اینجا نبینمت!
- انتشار : 24/04/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403
خوب بود