رمان چند وجهی

عنوانرمان چند وجهی (بدون سانسور)
نویسندهمهدیه شکری
ژانرعاشقانه
تعداد صفحه525
ملیتایرانی
ویراستارسایت رمان بوک

دانلود رمان چند وجهی اثر مهدیه شکری به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون نسخه بدون سانسور با ویرایش جدید و لینک مستقیم

چشمهایم را کمی باز کردم، از همان باریکه ی بین پلک هایم، جز آسمان بدون اَبر چیز دیگری ندیدم، لمسِ شن های گرم بین انگشتانم، باعث شد به یاد آورم از دیروز در کویر بوده ام، پلک های سنگین و خسته ام باز روی هم افتاد. به آرامی نفس کشیدم و سعی کردم موقعیتی که در آن هستم را بفهمم، دلیل دراز کشیدن روی شن های کویر، برایم مشخص نبود، هیچ ایده ای نداشتم، سعی کردم اتفاق های شب گذشته را به یاد آورم …

خلاصه رمان چند وجهی

صحنه ها را کاملا به یاد داشتم تا وقتی یک لیوان کاغذی یکبارمصرف آب میوه به دستم دادند و بعد از آن! بعد از خوردن آب میوه را به یاد نداشتم. پلک هایم را محکم روی هم فشار دادم و خودم را به پهلو بردم. چشم هایم را کامل باز کردم و اینبار قاب جلوی چشمانم یک دختر بود که با فاصله نه چندان زیادی از من طاق باز، روی شن ها به خواب رفته بود
کف دستم را روی شن های نرم فشار دادم و نیم خیز بالای سرش رسیدم. شانه هایش را گرفتم و تکان دادم: – «آزاد؟! آزاد! بیدار شو.» واکنشی نداشت. با ترس سرم را روی قفسه سینه اش گذاشتم. ضربان قلبش خیالم را راحت کرد. نفس حبس شده ام را بیرون دادم. دور و برم را نگاه کردم تا چشم کار می کرد کویر بود و دیگر هیچ. همانطور که روی زانوهایم بودم به پشت سرم نگاه کردم
کمی آن ورتر از جایی که بیدار شدم، کوله ای افتاده بود. با دو به طرف کوله رفتم و بازش کردم. از دیدن چند بطری آب معدنی خوشحال شدم. یکی را برداشتم و به جای قبلی برگشتم. دستم را کمی خیس کردم و روی گونه اش گذاشتم: «آزاد!» نفس عمیقی کشید و چشم هایش را باز کرد. لبخند کم جانش در لحظه قطع شد و با سرعت نشست: «چی شده؟ کجاییم!؟ بقیه کجان …

دسترسی به دانلود با خرید یا دریافت اشتراک ویژه امکان پذیر است

دیدگاه کاربران درباره رمان چند وجهی
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها