رمان ییلاق دلپذیر اسما کرمی پور
عنوان | رمان ییلاق دلپذیر |
نویسنده | اسما کرمی پور |
ژانر | عاشقانه |
تعداد صفحه | 2986 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | سایت رمان بوک |
دانلود رمان ییلاق دلپذیر اثر اسما کرمی پور به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون نسخه کامل با ویرایش و لینک مستقیم رایگان
همینک در رمان بوک دنبال کنید: داستان زندگی دختری که در اثر حادثه ای دچار فراموشی شده و در بین عشایری هوش می آید، عدم آشنایی او با پیچ و خم های زندگی عشایری، دردسرهایی به همراه داره که باعث شرمندگی خودش و سرگرمی اهالی میشه، خان رضا که خان ایل عشایری است، شش فرزند داره، چهار پسر و دو دختر، دو تا از پسران خان رضا در شهر زندگی می کنند و ماجراهای اصلی از جایی شروع می شه که پسران خان رضا برای شرکت در یک مجلس عروسی، از شهر به ایل می آیند …
خلاصه رمان ییلاق دلپذیر
به ثانیه نکشید که تصویر جمعیت پیش روم تار شد و اشک از چشمم روون … خدای من … چرا؟ چرا اون پسره ی عوضی باید برنده میشد؟ عرفان که تا لحظه ی آخر دو شا دوشش پیش می رفت پس چی شد که تو یک لحظه اون پیش افتاده بود؟ عباس دور شده بود و من با غم بدی به سمت محوطه سر بلند کردم
عرفان و آلانیان هر دو کنار اسبهاشون نزدیک هم بودند اما … انگار شبدیز با اسب آلانیان سر جنگ داشت … هر دو اسب هر از گاهی روی پاهای عقبشون بلند می شدند و سُمهاشون رو به هم می کوبیدند … عرفان و آلانیان سعی می کردند کنترلشون کنند اما اسبها اصلا از سوارکارهاشون فرمانبرداری نمی کردند
حس می کردم شبدیز این باخت براش گرون تموم شده … نمی دونم چرا می ترسیدم به چهره ی عرفان نگاه کنم … دلم نمی خواست خجالت بکشه به خاطر باختش … هر چند که واقعا باخت نبود. آخه تا ثانیه آخر با هم بودند …یواشکی از بین جمعیت گردن کشیدم تا عرفان رو ببینم
افسار شبدیز رو نگه داشته بود که باز به سمت اسب رقیب نره … با ناراحتی سرمو پایین انداختم و اشکم روی دوربینم چکید … سریع چشمهامو پاک کردم و دستمو روی دوربینم کشیدم که خشکش کنم … یه لحظه نگاهم به خط پایان توی کادر عکسم افتاد … چشمهامو چند بار باز و بسته کردم تا نگاهم کاملا شفاف بشه … خدایا … چی داشتم می دیدم …
به درخواست نویسنده حذف شد
- انتشار : 17/11/1400
- به روز رسانی : 20/09/1403
رمان خیلی وخوب وعالی بود❤🌹
رمان خیلی خوبی بود
خیلی خوب زندگی ایل توصیف کرده و شخصیت های رو بیان کرده، داستان خیلی افت نداشت ، متن داستان خوب بود و کسل کننده نبود
ممنون از نویسنده