کتاب آخرین لبخند
عنوان | کتاب آخرین لبخند |
نویسنده | صادق هدایت |
ژانر | ادبی، احساسی |
تعداد صفحه | 14 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود کتاب آخرین لبخند اثر صادق هدایت به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
“آخرین لبخند” یکی از شاهکارهای صادق هدایت است که در سال ۱۳۲۹ منتشر شد. این کتاب داستان زندگی یک پیرمرد به نام “حاج محمود” را روایت میکند که در آستانه مرگ است. حاج محمود، پس از دیدار با دوست قدیمیاش، به خاطرات گذشته خود فرو میرود و در این بین، داستان عشق و همچنین تلاش برای زنده ماندن در شرایط سخت را به تصویر میکشاند. صادق هدایت در این کتاب، با استفاده از زبان ساده و روان، تلاش کرده است تا خواننده را به عمق دل نفوذ دهد و با نگاهی عمیق به زندگی و معنای آن بپردازد. “آخرین لبخند” یک کتاب پُر از حس و عاطفه است که باعث شده تا همچون سایر آثار صادق هدایت، جزء بهترین کتابهای ادبیات فارسی شناخته شود …
خلاصه کتاب آخرین لبخند
روي زمين هيچ چيز پايدار نيست.زندگي مانند شراره ای اسـت كـه از اصـطكاک چـوب پيـداشده، زمانی روشن می شود و دوباره خاموش مي گردد.ولي ما نميـدانيم از كجـا آمـده وبـه كجـاخواهد رفت. در اطاق با شكوهي كه با شمع هاي متعدد و خوشبو روشن و از قاليهاي بي مانند مفروش و بدنـه ديوار از پارچه های ابريشمی گرانبها پوشيده شده بود، روزبهان برمكی، آزاد بخـت برمكی، گـشوادبرمكي سردا ر لشك ر خراسان و برزان برمكي رئيس خراج،دور هم جمع شده بودند تـا راجـع بـه پيش آمدهای درباره خليفه مشورت بكنند.كلاه آنها پوستی بلنـد و خرقـه هـای ترمـه پوشـيده بودند.
جلوشان جام های شراب،ميوه و شيريني در ظرف هـاي گرانبهـا چيـده شـده بـود. بقـدريحركات، لباس و وضع آنها با هم جور مي آمد، بقدري اين مجلس با جلال و شكوه بود كه به نظرمي آمد يك تكه از زندگي اشرافي پايمال شده دوره ساسانيان دوباره جان گرفته زنده شده بود. آزاد بخت با حرارت مخصوصي دستش را تكان مداد و ميگفت: از خليفه هر چه بگوييد برمي آيد،من از اول در صداقت او شك داشتم.و حالا كه احتياجی بمـا ندارد،ضديت خودش را آشكار خواهد كرد.
گشواد گفت : چيزی كه بضرر ما تمام شد نفاقي است كه بين جعفر و پدر و برادرانش افتاد.جعفر از روي ديوانگي نقشة ما را خراب كرد.آن حكايت عشق بازي او با عباسه،زنيكه چهل ساله! بعـدهم همدست شدن او با عبدالملك صالح كه بر ضد خليفه اقدام كرده بود و مبلـغ گزافـي كـه ازخزانه برداشت و به او داد و مچش باز شد.همة اين كارهاي جعفر بود كه هـارون را نـسبت بـهبرمكيان بد گمان كرد.
- انتشار : 24/02/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403