کتاب از پاریز تا پاریس

دانلود کتاب از از پاریز تا پاریس (هفت شهر هفت جوش هفت رنگ) اثر محمد ابراهیم باستانی پاریزی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

نویسنده در این سفرنامه به اولین سال های سفر خود که از کوهستان پاریز آغاز گرفت، اشاره می‌کند. سفری که به سیرجان و با هدف تحصیل در مقطع ششم ابتدایی صورت گرفت و از همان سال‌ها او دائم در سفر بود. از نخستین دعای سفری که پدرش در گوش او خواند تا سفر به سرزمین‌ها و شهرهای مختلف. این کتاب مملو از اصطلاحات و دانستنی‌هایی است که خواه به محل زندگی شخص وی در پاریز و خواه به مکان‌هایی که به آن سفر کرده بود، برمی‌گردد …

خلاصه کتاب از پاریز تا پاریس

“مزاربان تاریخ” از عجایبی که در وادی السلام برخورد کردم، ملاقات با مزاربان این دریای قبر بود. ما چندان علاقه ای به ورود به وادی السلام نداشتيم، اما يك خانم شیرازی که همسفر ما بود اظهار داشت که جسد پدرش در آنجا به خاک سپرده شده است و مایل شد قبر پدر را ببیند. در اولین قدم که به قبرستان گذاشتیم، مردی جلو آمد و گفت: کدام قبر را می‌خواهید؟ من با تعجب به او نگاه کردم، زیرا گمان نمی‌کردم که کسی بتواند بعد از ده سال قبر يك آدم شیرازی را از میان میلیون ها قبر ـ واقعاً ميليون ها قبر عرب و عجم – به آن خانم نشان دهد، اما باکمال تعجب دیدم که

آن مرد با شنیدن نام متوفی، گفت: ها، قبر آقای کشاورز شیرازی را می گوئید؟ بفرمائید برویم. ما به دنبالش راه افتادیم، اقلا از صد كوچه ولابیرنت وحشتناك گذشتیم، من شك كردم و ایمان را بر باد دادم، گفتم: این آقا ما را می‌برد سر قبری و میگوید اینجاست و فاتحه بخوانید. کسی چه خواهد فهمید؟ همینطور هم شد مارا برد بر سر يك قبر که دیوارش از سایرین کوتاه تر بود، اما با کمال تعجب دیدیم که بر روی سنگ آن نوشته است وفات مرحمتشان… کشاورز شیرازی … که در تاریخ ۱۳۳۵ در نجف اشرف به خاک سپرده شده!… تعجب ما وقتی زیادتر شد که گفت: خانم! قبر

خاله‌ی مادر شما هم همینجا است و بعد قبر دیگری را که روی آن را کمی خاک و گچ پوشانده بود با دست پاك كرد، صفحه سنگ کوچکی نمودار شد که حکایت از وفات فاطمه خانم شیرازی می‌کرد. خانم بیست تومان به راهنما داد و چند تومانی هم قرآن خوان ها گرفتند و رفتند. من سال ها پیش در جائی نوشته بودم که ما معلمین تاریخ در حکم مزاربان تاریخ بشریت هستیم، هر وقت قبری یا سال مرگ کسی را می‌خواهند از ما می‌پرسند (آن روزها در باب محل قبر شاه عباس از ما پرسش شده بود) امروز فهمیدم که ما در برابر این مزاربان وادى السلام باید لنگ بیندازیم …