کتاب اِوِلین
عنوان | کتاب اِوِلین |
نویسنده | جیمز جویس (مترجم: مهوش بهنام) |
ژانر | داستان کوتاه |
تعداد صفحه | 35 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود کتاب اِوِلین اثر جیمز جویس (مترجم: مهوش بهنام) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
«اِولین» کوچکترین داستان از پانزده داستان کوتاه کتابِ «دوبلینیها» اثر جیمز جویس است که در سالهای ۱۹۰۰ نوشته شد. امروز «دوبلینیها» به عنوان یکی از آثار کلاسیکِ ادبیات مدرن محسوب میشود و بارها نقد و تحلیل شده است. داستان دربارهی دختر نوزده سالهی ایرلندی است که میخواهد پدرِ همیشه گیجِ سوءاستفادهگر و فقرِ حاکم بر زندگیش را رها کند و با معشوق خود «فرانک» با کشتی به بوئنوس آیرس در آرژانتین برود تا زندگی جدیدی را آغاز کند. ولی در مرحلهی عمل، در آخرین شانسِ رسیدن به رویایش …
خلاصه کتاب اِوِلین
نشسته بود کنار پنجره و غروب را که به خیابان هجوم می آورد تماشا می کرد. سرش به پرده ها تکیه داشت و در مشامش بوی پارچه خاک آلود پیچیده بود. خسته بود. چند نفری گذشتند. مردی که در آخرین خانه زندگی می کرد داشت به خانه اش می رفت و اولین صدای تلق و تلق گام های او را روی پیاده رو سیمانی و بعد صدای قرج وقروج قدم هایش را در راه باریک خاکی مقابل خانه های قرمز نوساز شنید روزگاری آنجا قطعه زمینی بود که غروب ها در آن با بچه های همسایه بازی می کردند.
بعد یک نفر بلفاستی زمین را خرید و در آن چند خانه ساخت – نه مثل خانه های کوچک قهوه ای آنها بلکه خانه های آجری روشن با شیروانی های درخشان پ. بچه های محله – بچه های خانواده دوین، خانواده واترز خانواده دان کوف کوچیکه لنگ و خود او و برادرها و خواهرهایش همیشه دسته جمعی در آن زمین بازی می کردند ولی ارنست هیچوقت با آن ها بازی نمی کرد خیلی بزرگ شده بود. پدرش بیشتر وقت ها آنها را گیر می انداخت و باعصای چوب آلوچه اش از زمین بیرونشان می کرد؛
اما معمولاً کوف کوچیکه کشیک میکشید و هر وقت سرو کله پدر اولین پیدا می شد آنها را خبر می کرد. با همه این ها مثل اینکه آن روزها همه خوش تر بودند. پدرش آن وقت ها اینقدرها بد نبود و علاوه بر آن مادرش هم زنده بود. از آن روزها مدت زیادی می گذشت. او و برادرها و خواهرهایش همه بزرگ شده بودند و مادرش مرده بود. تیزی دان هم مرده بود و خانواده واترز به انگلستان برگشته بودند. همه چیز در تغییر است. و حالا خود او هم می خواست مثل بقیه برود، برود و ترك ديار كند …
- انتشار : 19/04/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403