کتاب بیلی باتگیت

عنوانکتاب بیلی باتگیت
نویسندهادگار لارنس دکتروف
ژانرمعمایی، جنایی
تعداد صفحه381
ملیتخارجی
ویراستاررمان بوک

دانلود کتاب بیلی باتگیت اثر ادگار لارنس دکتروف به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

در دهه ی 1930 در نیوورک، پسری پانزده ساله و ترک تحصیل کرده به نام رمان بیلی بتگیت مورد توجه داچ شولتس، گانگستری بدنام و پرنفوذ، قرار می گیرد و وارد دنیایی از کارهای غیرقانونی و بزهکارانه می شود. پدر بیلی، مردی یهودی بود که مدت ها پیش، او و مادر نیمه دیوانه‎ی ایرلندی اش را ترک گفت و حالا بیلی-پس از پشت سر گذاشتن دورانی سخت-به سرعت شیفته ی دنیای آکنده از پول، شهوت و قدرت شولتس شده است. بیلی در این دنیای جدید، با زورگیری، خشونت و قتل هم روبه رو می شود اما خطرناک ترین تهدید برای او، درگیری در رابطه ای عاشقانه با نامزد شولتس است. داستان توسط خود بیلی روایت می شود و افکار و احساسات این شخصیت دوست داشتنی باعث به وجود آمدن یکی از باورپذیرترین و جذاب ترین آثار ادگار لارنس دکتروف شده است. دکتروف با تلفیق اسطوره شناسی و تاریخ، به روابط عاطفی و شخصی گانگسترها و خلافکاران سازمان یافته پرداخته و اثری را به وجود آورده است که پس از گذشت سال ها، هنوز هم ذهن مخاطبین را کاملا درگیر خود می سازد …

خلاصه کتاب بیلی باتگیت

تردستی مرا به آنجا کشانده بود از بام تا شام دوروبر انبار کالای خیابان پارک پرسه میزدیم منظورم خیابان پارک» اعیان نشین افسانه ای نیست بلکه خیابان پارک برانکس است، محلی غریب و بی هویت پر از گاراژ و تعمیرگاه سنگبری و تک و توکی خانه با نمای آسفالت به نیت آجر بلواری سنگ بلژیکی و پردست انداز، و خندق بزرگی که سرونه خیابان را از هم جدا میکرد. و آن پایین قطارهای «نیویورک سانترال ده متر پایین تر از سطح خیابان را در می نوردید و صدای کشدار گوش خراشی راه میانداخت که حسابی به آن عادت کرده بودیم و گاه که بادی نرده آهنی کناره را پیچ و تاب می داد و سر و صدا بالا میگرفت حرفمان را قطع میکردیم و بعد از وسط ادامه میدادیم و تمام مدت آنجاها پرسه میزدیم تا مگر چشممان به کامیونهای آبجو بیفتد بقیه بیخ دیواری بازی میکردند، یا با تشتک سر بطری تو پیاده رو لیس پس لیس میکردند.

با سیگارهایی دود میکردند که از شکلات فروشی خیابان واشینگتن سه تا یک سنت خریده بودند، یا به این فکر میکردند که اگر احیاناً آقای شولتس دیدشان چه باید بکنند و چطور میتوانند بدل به یکی از افراد گروه شوند چطور اسکناسهای صد دلاری صاحب شوند و آنها را مچاله شده مثل کاغذ روی میز آشپزخانه مادری که سرشان هوار میکشید و پدری که تنبیه شان میکرد .بیندازند فکر و ذهنم شده بود تردستی با همه چیز با سنگ پرتقال بطریهای خالی سبز کوکاکولا، نوردهای داغی که از زغالدانی واگنها کش میرفتیم و چون شب و روز مشغول این کار بودم هیچ کس مزاحمم نمیشد فقط گهگاه از روی حسادت تنه ای به من میزدند تا نظم کارم به هم بخورد با یکی از پرتقالها را در هوا می قاپیدند و فرار میکردند.

جدا از تردستی اسباب دیگر معروفیتم پرشهای عصبی بود که گناهش به گردن من نبود. در فاصله تردستی و برای تنوع چشم بندی میکردم سکه ها را در گوشهای کثیف بروبچه ها غیب و دوباره ظاهر میکردم بعد نوبت میرسید به حقه ،ورق، به این ترتیب که ورقها را طوری بر می زدم که آسها پشت هم می نشستند. برای همین اسمم را گذاشته بودند «جادوگر» که لقب هرست شعبده باز دلقک نیویورک امریکن بود؛ مردی سبیلو در لباس رسمی شب و کلاه بلند که نه خودش برایم جالب بود و نه شعبده بازیهایش شعبده اهمیتی نداشت اصل کار مهارت بود …

دانلود کتاب بیلی باتگیت
4.91 مگابایت
PDF
دیدگاه کاربران درباره کتاب بیلی باتگیت
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها