کتاب تولدی دیگر
عنوان | کتاب تولدی دیگر |
نویسنده | ماری داریوسک |
ژانر | ادبیات، داستانی |
تعداد صفحه | 158 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود کتاب تولدی دیگر اثر ماری داریوسک به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
این داستان دربارهی زنی است که رویدادی شگفت را که ۱۰ سال پیش برای او روی داد، بهیاد میآورد: شوهرش برای خرید نان از خانه بیرون رفت، اما بجای اینکه خودش برگردد، روحش بازگشته است. زن جوانی جریان ناپدید شدن شوهرش را که ۱۰ سال از آن میگذرد، شرح میدهد. شوهر که برای خرید نان از خانه خارج شده بوده، دیگر باز نمیگردد. زن بعد از چند ساعت انتظار، در محله و نانواییهای اطراف به جست و جویش میرود. به بیمارستانها و سردخانههای شهر سرمیزند. پلیس را در جریان قرار میدهد، ولی هیچکدام از این کارها نتیجهای دربرندارد …
خلاصه کتاب تولدی دیگر
سکوتی که بعد از صدای مادرم بر قرار شد و گوشی ای که دوباره در جایش قرار گرفت مرا به مرکز دردم ،برگرداند، از نو و مستقیماً به خروجی ای وصلم کرد که اضطرابم از آنجا توزیع میشد، و باز خود را در وضع قبلی ام مییافتم مات و مبهوت میبایست که سراسر یک روز را با کشیدن انتظاری سر کنم که شب به اندازه کافی به من فهمانده بود که نوعی انفعال وحشتناک است، آخرین حد انفعال و خیلی دقیق تر اینکه شکنجه ای است. نمیدانستم برای دقیقه ای که میخواست بیاید نیروی زندگی کردن را از کجا
بیاورم با پلکهای کاملاً باز در همان حالت ماندم و در پوست برنزه ام به چین های ریزی دقیق شدم که شبکه های بزرگی همچون ظرفیت رنج کشیدن میسازند، فقط حلقه های روشنی را میدیدم که داخل قطره های اشک میرقصیدند قطره هایی که کم کم در گوشه پلک هایم غلیظ تر میشدند، گویی که ماده موم مانندی میسازند تا نگذارند من دوباره چشمهایم را باز کنم از منزل خارج شوم، از دست آن فشاری که دستگاه عصبیام وارد میآمد و رفته رفته غیر قابل تحمل میشد فرار کنم از انفجار احتمالی دستگاه
اعصابم فرار کنم که در درونم پخش و پلا بود و رفته رفته به طرز محسوسی استحکامش را از دست میداد؛ روی ملحفه هایی که لوله شده بودند و چین هاشان زیر کمرم بود طاقباز دراز کشیده بودم و قامتم مثل کمانی سفت بود؛ همین که میآمدم اندکی میدان را خالی کنم تا جسمم میآمد دفاع های خودش را کاهش دهد، عضله هایم خود را شل کنند و مغزم آهسته آهسته از حالت آماده باش در بیاید اعصابم یکدفعه تحریک میشد و با تکان شدیدی بیدارم میکرد، انرژی ای که روی هم جمع شده بود …
دسترسی به دانلود با خرید یا دریافت اشتراک ویژه امکان پذیر است
- انتشار : 21/05/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403