کتاب جزیره اسرارآمیز

دانلود کتاب جزیره اسرارآمیز اثر ژول ورن به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

داستان زندگی پنج نفر در یک جزیره را روایت می‌کند. پنج شخصیت اصلی به نام‌های مهندس سایرون اسمیت، ناب برده سیاه‌ پوست، ژدئون اسپیلت خبرنگار، ملوان پنکروف و نوجوانی به نام هاربرت براون دارد که در یک جزیره  ناشناخته زندگی می‌کنند. این پنج نفر حین جنگ‌های داخلی آمریکا، از یک زندان در ایالت ویرجینیا به کمک یک بالن می‌ گریزند و بر فراز اقیانوس آرام پیش می‌روند. در لحظات آخر نابود شدن بالن، در جزیره‌ای اعجاب‌ انگیز در جنوب اقیانوس آرام فرود می‌آیند و اتفاقات مختلفی برایشان روی می‌دهد …

خلاصه کتاب جزیره اسرار آمیز

تمام مدت روز به بازرسی جزیره صرف شد، ولی هیچ گونه اثری از مورد سرنشینان کشتی غرق شده بدست نیامد. ناچار تصمیم گرفتند فردا مراجعت کنند، ولی قبل از بازگشت قرار شد هاربرت از تخم گیاهان جزیره مقداری جمع آوری کند و پنکروف و خبرنگار نیز به شکار بپردازند. پس از نیم ساعت که در تعقیب شکار بودند، ناگهان صدای عجیبی از داخل جنگل به گوش رسید. آن ها به دنبال صدا دویدند. هاربرت را مشاهده کردند که حمله حیوان وحشتناکی که بی شباهت به میمون نبود، قرار گرفته آن ها هاربرت را نجات و جانور را

دستگیر کرده طناب پیچ کردند و پس از اینکه اضطراب و وحشت آنها کم شد، در قیافه حیوان نگریستند و با کمال تعجب دریافتند که موجود گرفتار انسانی است با موهای بلند و ناخن‌های درازو چشمانی نگران که با پاهای سخت و گوشت بدن سوخته شده بدین شکل درآمده است. هاربرت گفت: این همان مرد غریق است. خبرنگار گفت: باید او را همراه خود ببریم. هاربرت گفت: بله شاید بر اثر مواظبت دوباره به وضع اول خود بازگردد. ملوان پرسید: طناب را از دست و پایش باز کنیم؟ هاربرت گفت:باید امتحان کرد. سپس طناب را از دست

و پای او باز کردند… او از میان لبان خود صدائی شبیه سوت خارج میساخت ولی همچنان ایستاده بودو قصد فرار داشت. آن ها او را به داخل کلبه بردند ولی تغییری در احوال او دیده نشد. ناچار همگی به داخل کشتی رفته و برای حرکت منتظر طلوع صبح شدند. انسان وحشی را به گوشه‌‌ای نشاندند و کمی گوشت پخته به او دادند، ولی او گوشت پخته را به کناری پرتاب کرد و یکی از اردک هایی که هاربرت شکار کرده بود را پاره پاره کرده و بلعید. روز ۱۵ اکتبر ساعت ۵ صبح باد موافقی کشتی را به سمت جزیره لینکلن که وطن سیاحان بود …