کتاب خدای چیزهای کوچک

دانلود کتاب خدای چیزهای کوچک اثر ارونداتی روی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

این کتاب داستان یک خدای کوچک به نام بالاجی می‌باشد که در یک روستای هندی زندگی می‌کند. او با قدرت‌های خود، به مردم روستا کمک می‌کند و به آنها در حل مشکلاتشان کمک می‌کند. بالاجی با دیدگاه خود، به این نتیجه می‌رسد که همه چیز در جهان با هم وابسته است و هر تغییر کوچک در یک قسمت، تاثیرات زنجیره‌ای روی سایر قسمت‌ها دارد. این دیدگاه باعث شده تا بالاجی به عنوان خدای چیزهای کوچک شناخته شود. این کتاب پر از پاسخ‌های فلسفی و آموزش‌های عملی است و برای هر سنین مناسب است …

خلاصه کتاب خدای چیزهای کوچک

روزی آفتابی در دسامبر شصت و نه بود از آن روزهایی بود که حادثه ای اعتقادات پنهانی خانوادهها را به ضربه ای از محل آسوده شان بیرون می کشد و آن را وامی دارد تا چون حباب به سطح آب بیاید و چندی شناور شود. کاملاً در دیدرس در دیدرس همگان پلیموتی به رنگ آبی آسمانی با خورشید بر دنباله هایش در مسیرش به کوچین از مزارع جوان برنج و از درختان کهنسال کائوچو با سرعت می گذشت.

در شرق دور در کشور کوچکی با چشم اندازی مشابه جنگلها، درختها مزارع برنج کمونیستها آن قدر بمب : ، فرو ریخته بود که تمام سطح آن در زیر شش اینچ آهن پنهان بود هر چند این جا زمان صلح بود و خانواده ها بدون ترس و نگرانی با پلیموت سفر می کردند. پلیموت قبلاً به پاپاچی پدربزرگ راحل و استا تعلق داشت. حالا که از مرده بود به مادربزرگشان ماماچی متعلق بود و راحل و استا داشتند به کوچین می رفتند تا اشکها و لبخندها را برای سومین بار ببینند. آنها تمام آوازهای فیلم را بلد بودند.

بعد از آن همه برای اقامت به هتل ملکه دریا که بوی غذای مانده میداد می رفتند. اتاق ها رزرو شده بودند. قرار بود روز بعد آنها صبح زود به دنبال همسر سابق چاکر، خاله انگلیسی آنها مارگارت کوچاما و دختر دایی شان سوفی مال که برای گذراندن تعطیلات می آمدند، به فرودگاه کوچین بروند کمی پیشتر در همان سال، جو شوهر دوم مارگارت ،کوچاما در یک تصادف اتو موبیل کشته شده بود. وقتی چاکو جریان تصادف را شنید آنها را به آیمنم دعوت کرد گفت که تحمل این را ندارد که آنها کریسمس را تنها و اندوهگین در انگلستان بگذرانند. در خانه ای پر از خاطره …