کتاب خرابکاری عاشقانه
عنوان | کتاب خرابکاری عاشقانه |
نویسنده | آملی نوتومب (مترجم: زهرا سدیدی) |
ژانر | داستانی، عاشقانه |
تعداد صفحه | 146 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود کتاب خرابکاری عاشقانه اثر آملی نوتومب (مترجم: زهرا سدیدی) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
داستانِ کتاب مربوط به بخشی از خاطرات زندگی خودِ امیلی نوتومب است. راویِ داستان دختر بچهی هفت ساله شیطانی است که پدرش سفیر بلژیک است و به تازگی از ژاپن به چین منتقل شدهاند. او در چین عاشق دختر شش سالهی ایتالیایی به نام اِلنا میشود. ماجراهایِ کتاب در زمانِ حکومت مائو اتفاق میافتد. راوی در پنجسالگی به همراه خانواده به محله “سن لی تون” در چین وارد میشود. او پس از ورود به این کشور، در ذهن خود افسانهای خلق میکند که مبنی بر جنگ کودکانی با سن تقریبی ده سال، و از ملیتهای مختلف علیه دولت آلمان شرقی است …
خلاصه کتاب خرابکاری عاشقانه
زمستان مصیبت بود. مصیبتی برای چینی ها که از شدت سرما سقط می شدند. و باید اعتراف کرد که توجهی به بچه های سن لیتون نمیکردند. مصیبت برای بچه های سن لیتون که محکوم بودند یخ های محله را در طول وقت آزادشان کلنگ بزنند. مصیبت برای خشونت کنترل شدهی ما تا بهار جنگ برای ما به منزلهی جام مقدس بود ولی لایه های برف یخ زده برای پارو کردن هر شب اضافه تر میشد و ما احساس می کردیم که از ماه مارس دور میشویم. شاید تصور میشد که کلنگ زدن وسیله ای برای فرو
نشاندن عطش خشونت ما است ولی برعکس روغن روی آتش بود. بعضی بلوک های یخی خیلی سخت بودند و ما برای اینکه نیروی بیشتری بگیریم موقع کلنگ زدن تصور میکردیم که به گوشت آلمانیها کلنگ میزنیم. بالاخره مصیبت برای من در همه جبهه های عشقم. دستورالعمل را عيناً رعایت میکردم و در برابر النا مانند زمستان پکن سرد بودم. هر قدر بیشتر به دستورالعمل میچسبیدم ایتالیایی کوچولو به همان اندازه با مهربانی نگاهم میکرد بله مهربان، هرگز فکر نمیکردم روزی او بتواند چنین قیافه ای به خود بگیرد.
آن هم برای من! نمی توانستم بفهمم که من و او دو نوع متفاوت هستیم. النا جزو آن افرادی بود که وقتی به سردی با آنها مقابله میشود علاقهمندتر می شوند. ولی در مورد من برعکس بود زمانی که احساس میکردم بیشتر دوستم دارند، بیشتر دوست می داشتم. مطمئناً، برای عاشق النای زیبا شدن منتظر نگاه مهربانش نمانده بودم. ولی حالات جدید او نسبت به من علاقه مرا ده برابر میکرد. و از شدت عشق دچار هذیان گویی میشدم شب هنگام در رختخوابم چشمهای مهربان او را میدیدم که مرا نوازش کرده بودند و …
- انتشار : 15/04/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403