کتاب رمان این آهنگ را قبلا هم شنیده ام

دانلود کتاب رمان این آهنگ را قبلا هم شنیده ام اثر ماری هیگینز کلارک به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

زمانی که کِی لنسینگ با مردی ثروتمند به نام پیتر کارینگتون ازدواج میکند، به خوبی از شایعات پیرامون مرگ همسر اول پیتر، گرِیس، آگاه است، جسد گرِیس ده سال پیش و در زمان حاملگی او در استخر خانه پیدا شده بود، کِی درمیابد که پیتر برای مدتی طولانی است که به خوابگردی مبتلاست و از کابوس های گاه و بی گاه نیز رنج می برد، زمانی که پلیس برای دستگیری پیتر به اتهام درگیری در قتلی دیگر، در خانه شان را می زند، کِی از این میترسد که ممکن است با قاتلی خوابگرد ازدواج کرده باشد و تصمیم میگیرد تا حقیقت پشت این قتل های اسرارآمیز را بفهمد …

خلاصه کتاب رمان این آهنگ را قبلا هم شنیده ام

گلدیس آلتورپ تاآمدن شوهرش به منزل در اتاق مطالعه منتظرش ماند. چارلز التورب چند دقیقه پس از ساعت یازده وارد شد. گلدیس فوراً تلویزیون را خاموش کرد و به سراغ او رفت، “چارلز، باید موضوعی را برایت بگویم” حالت صورت چارلز با شنیدن این حرف تغییر کرد و با خشم جواب داد: «دیگر چه شده؟» وقتی گلدیس ملاقاتش را با گرکو برای او شرح داد، فریاد زنان گفت: بدون اینکه بامن مشورت کنی؟ بدون اینکه موضوع را با پسر هایمان در میان بگذاری؟ میدانی چه اتفاقی می افتد؟ می‌خواهی

باز انبوه خبرنگاران و روزنامه نگاران در این خانه جمع بشوند؟ مگر مقاله هفته پیش را در مجله نخواندی؟ ندیدی که چه هیاهویی به پا کرد؟ «من با هر دو پسرم صحبت کردم. آن ها مخالفتی نکردند. باید بدانم که چه بر سر سوزان آمده. تو نگران این موضوع نیستی؟» خلاف هفته اول ماه نوامبر که هوا خوب بود هفته دوم سرد شد. همان روزهایی که آدم دوست ندارد از رختخواب بیرون بیاید. دوست دارد در محراب بماند و قهوه اش را بنوشد و کتاب بخواند ولی متأسفانه می توانستم چنین کاری بکنم.

پس از ترک رختخواب به سالن ورزشی محله مان رفتم و مدتی ورزش کردم و پس از گرفتن دوش، سر کارم به کتابخانه عمومی رفتم باید ترتیب برگزاری مهمانی خیریه را هرچه زودتر می‌دادم خوشبختانه همان طور که فکر می‌کردم تمام بلیت ها به سرعت به فروش رفت. مقاله جدید دربارۀ سوزان التورپ توجه همه را از دیگر جلب کرده بود به ویژه پس از اینکه آقای گرکو طی مصاحبه ای اویزیونی اعلام کرد که به درخواست مادر سوزان درباره ناپدید شدن به هنرش تحقیقات خود را شروع کرده هیاهوی

بسیاری برپا شده بود. این عبر داغ روز بود و به ویژه اینکه دادیار شهر هم از آن استقبال و اعلام کرده ود که برای هرگونه همکاری آماده است چون پیتر کرینگتون همیشه یکی از مظنونین اصلی در این رابطه .بوده در خبرها خواندم که هیئت مدیره شرکت بزرگی که پیتر کرینگتون مالک و رئیس آن بوده، از او خواسته که از ریاست خود استعفا دهد، چون به نفع شرکت نبود. با این خبرها دعا می‌کردم که مبادا وینسنت اسلاتر تلفنی خبر دهد که امکان برگزاری مهمانی دیگر نیست ولی تا آن روز او تلفن نکرده بود…