کتاب زنده به گور
عنوان | کتاب زنده به گور |
نویسنده | صادق هدایت |
ژانر | داستان کوتاه |
تعداد صفحه | 125 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود کتاب زنده به گور اثر صادق هدایت به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
این کتاب مشتمل بر 9 داستان کوتاه است که مهم ترین انها “زنده به گور” است که نام کتاب هم بر گرفته از این است. این داستان در مورد مردی که تا دوران جوانی اش در ایران زندگی کرده و سپس به خارج مهاجرت کرده است. او از همه کس و همه چیز، حتی خودش، بیزار است و قصد خودکشی دارد …
خلاصه کتاب زنده به گور
نه، نه، هرگز من دنبال اینکار نخواهم رفت. باید به کلی چشم پوشید. برای دیگران خوشی میآورد در صورتی که برای من پر از درد و زجر است هرگز هرگز… داوود زیر لب با خودش میگفت و عصای کوتاه زرد رنگی که در دست داشت به زمین میزد و بدشواری راه میرفت مانند اینکه تعادل خودش را به زحمت نگه میداشت. صورت بزرگ او روی قفسه سینه بر آمده اش میان شانه های لاغر او فرو رفته بود، از جلو يك حالت خشك، سخت و زننده داشت: لب های نازك بهم کشیده، ابروهای کماني باريك، مژه های پائین افتاده، رنگ زرد، گونه
های برجسته استخوانی. ولی از دور که به او نگاه میکردند نیم تنه چوچونچه او با پشت بالا آمده، دست های دراز بی تناسب، کلاه گشادی که روی سرش فرو کرده بود، به خصوص حالت جدی که به خودش گرفته و عصایش را به سختی به زمین میزد بیشتر او را مضحك كرده بود. او از سرپیچ خیابان پهلوی انداخته بود در خیابان بیرون شهر و به سوی دروازه دولت ميرفت نزديك غروب بود، هوا کمی گرم بود. دست چپ جلو روشنائی محو این پایان غروب، دیوارهای کاه گلی بودند. و جرزهای آجری در خاموشی سر به سوی آسمان
کشیده بودند دست راست خندق را که تازه پر کرده بودند کنار آن فاصله به فاصله خانههای نیمهکاره آجری دیده میشد. اینجا نسبتاً خلوت و گاهی اتومبیل یا درشکه ای میگذشت که با وجود آب پاشی کمی گرد و غبار به هوا بلند میکرد، دو طرف خیابان کنار جوی آب کاشته درخت های تازه و نوچه او فکر میکرد میدید از آغاز بچگی خودش تاکنون همیشه اسباب تمسخر یا ترحم دیگران بوده. یادش افتاد اولین بار که معلم سر درس تاریخ گفت که اهالی (اسپارت) بچه های هیولا یا ناقص را میکشتند. همه شاگردان برگشتند و به او نگاه کردند …
- انتشار : 21/06/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403