کتاب سقوط بهشت
عنوان | کتاب سقوط بهشت (فروپاشی بهشت) |
نویسنده | اندرو اسکات کوپر |
ژانر | تاریخی، رازآلود |
تعداد صفحه | 736 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود کتاب سقوط بهشت (فروپاشی بهشت) اثر اندرو اسکات به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
این کتاب داستانی است دربارهی یک خانوادهی آمریکایی که برای تعطیلات به جنوب فرانسه میروند. اما در طول سفر، چیزهای عجیب و غریب شروع به رخ دادن میکند و خانواده به سمت گذشتهای تاریک و پر از راز و رمز متصل میشود. داستان در قالب چندین نقطه نظر نوشته شده است، از جمله نقطه نظر پدر خانواده، دختر بچهشان، همسایگان فرانسوی و حتی گذشتهای که باعث شده است این خانواده به فرانسه بروند. کتاب سقوط بهشت با تعامل بین شخصیتها، راز و رمزگونی های پیدا شده در طول داستان، و تصاویر زنده و جذاب از مناظر فرانسوی، چالش های عجیب و غیرقابل پیش بینی را برای خواننده فراهم میکند …
خلاصه کتاب سقوط بهشت
امير پورشجاع ميگويد: شروع روز او در ساعت هفت صبح به اين ترتيب آغاز ميشد که درب اطاق خواب او در مجتمع کاخ نياوران مکانی در شمال تهران که هم محل اقامت و هم محل کاراو بود به ملايمت نواخته می شد: ” روز بخير ، اعليحضرت ” پس از دوش صبحگاهی ؛ پيشکار مخصوص با سينی حاوی نان برشته ، و کمی کره و عسل ؛ پنج يا شش عدد آلوی بخارا و ليوانی از آب پرتغال حاضر می شد. به صورت موردی ، آشپز ممکن بود به سينی صبحانه با افزودن دو يا سه پر از گريپ فروت جلائی ببخشد اما شاه در کل کم خوراک بود و بشقاب ساده را می پسنديد.
دستگاه گوارش او حساس بود و نسبت به پياز؛ توت فرنگی ؛ و خاويار معروف ايران حساسيت داشت. آجودان مخصوص نظامی ؛ مراسلات رسمی خارجی و روزنامه های صبحگاهی داخلی و خارجی را حين صرف صبحانه ی او و همسرش به حضور می بردند. او خلاصه ی گزارشات اطلاعاتی روز را قبل از اينکه شروع به مطالعه کند دريافت می کرد . پادشاهی ايران؛ سرزمينی که محمدرضا شاه پهلوی به عنوان شاهنشاه يا شاه شاهان در عرض 36سال گذشته بر آن حکم می راند ؛ پهنه ی جنوب غربی فلات بيابانی آسيا را در بر ميگرفت که ازنظر بزرگی به اندازه ی بريتانيای کبير ؛ فرانسه ؛ ايتاليا و آلمان غربی وسعت دارد.
يک ساعت زودتر ؛ امير به تمامی 22 استان کشور تماس تلفنی داشت تا گزارش وضعيت آب هوای تک تک استان ها را گرد آوری کند. آنچه که به او گفته می شد اهميت داشت. خبر های مربوط به بارش باران سبب شادی و رضايت می شد و نباريدن باران معنی اش چين بر پيشانی انداختن و عبوس بودن بود. اعليحضرت هميشه دلواپس آب و هوا بود امير می گويد: دائما نگران بود ؛برای اينکه او ميدانست که آب و هوا بر محصولات تاثير ميگذارد و وضعيت محصول
هم بر حال و روز ملت …
دسترسی به دانلود با خرید یا دریافت اشتراک ویژه امکان پذیر است
- انتشار : 24/02/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403