کتاب سگ ولگرد
عنوان | کتاب سگ ولگرد |
نویسنده | صادق هدایت |
ژانر | داستان کوتاه |
تعداد صفحه | 167 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود کتاب سگ ولگرد اثر صادق هدایت به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
در داستان سگ ولگرد، با سگی اسکاتلندی به نام پات آشنا میشویم که میتوان در پس چشمانش، شعور و درکی انسانی را مشاهده و حس کرد. پات، دلش خیلی برای گذشته تنگ شده؛ زمانی که میتوانست بی هیچ سختی و دغدغه ای، شیر گرم و زندگی بخش مادرش را بخورد، و با برادرش و پسر صاحب خود بازی کند. روزی، صاحب پات به همراه دو نفر دیگر سوار ماشین میشوند و پات را نیز کنار خود در ماشین میگذارند. آن ها چند ساعت بعد، به میدان ورامین میرسند و از ماشین خارج میشوند ...
خلاصه کتاب سگ ولگرد
يكروز طرف عصر که شریف پشت میز اداره مشغول رسیدگی به دوسیه قطوری بود، در باز شد و جوانی وارد اطاق گردید که از تهران بعنوان عضو مالیهٔ آباده مأموریت داشت و کاغذ سفارش نامه خود را بدست شریف داد. شریف همین که سر خود را از روی دوسیه بلند کرد و او را دید یکه خورد. به طوری حالش منقلب شد که به زحمت میتوانست از تغییر حالت خود جلوگیری بکند مثل اینكه يك رشته نامرئی که به قلب او آویخته بود دوباره کشیده شد، و زخمی که سال ها التیام پذیرفته بود از سر نو مجروح گردید. دنیا به نظرش
تیره و تار شد، يك پرده مه آلود جلو چشمش پائین آمد و منظره محو و دردناکی پرده نقش بست. آیا چنین چیزی ممکن بود؟ شریف این جوان را در يك خواب عمیق در خواب دوره جوانیش دیده بود و بهترین دوره زندگیش را با او گذرانیده بود. بیست و يك سال قبل این پیش آمد رخ داد و بعد او مانند يك چيز ظریف شکننده که مربوط به این دنیا نبود از جلو چشمش ناپدید شد. شریف نمیتوانست باور بکند در صورتی که خودش پیر و شکسته شده و در انتظار مرگ بود، چطور این جوان از دنیای مجهولی که در آن رفته بود
جوانتر و شاداب تر جلو او سبز شده بود. احساس مبهمی که مربوط بیاد بود دردناک رفیقش میشد قلب او را فشرد. به زحمت آب دهن خود را فرو داد، خرخره برجسته او حرکت کرد و دوباره سر جای اولش قرار گرفت. شریف این جوان را خوب میشناخت با او در يك مدرسه بود وقتی که سن حالای او را داشت. نه تنها شباهت جسمانی و ظاهری او با محسن رفیق و همشاگردی او کامل بود بلکه صدا، حرکات بی اراده، نگاه گیج و طرز سینه صاف کردن او همه شبیه رفیق ناکامش بود اما در قیافه اش آثار تزلزل و نگرانی دیده میشد …
- انتشار : 21/06/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403