کتاب عشق لرزه
عنوان | کتاب عشق لرزه |
نویسنده | اریک امانوئل اشمیت |
ژانر | عاشقانه، نمایشنامه |
تعداد صفحه | 136 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود کتاب عشق لرزه اثر اریک امانوئل اشمیت به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
عشق لرزه دربارهی زن مغرور و زیبایی به نام دیان است که یک دل نه صد دل عاشق مردی به نام ریچارد شده است. او در شغل خود به عنوان وکیل و نماینده مجلس بسیار موفق است ولی رمز و رموز عشق را بلد نیست. ریچارد نیز مردی است که همیشه عاشق دیان بوده و اکنون بعد از دو سال سرانجام دیان نیز عاشق او شده است. اما هنگامی که دیان با کمی بیتوجهی از سوی او روبهرو میشود، به جای در میان گذاشتن خالصانه احساسش، با غرور با او برخورد میکند و همین که نمیتواند بخش درستی از احساساتش را در رفتار خصوصیاش به کار بگیرد، باعث حرکت و جابجایی غلط لایههای درونی احساسش میشود و زلزلهای در او رخ میدهد که ناشی از عشق است؛ عشقی بزرگ که در اثر خویشتنداری و بروز ندادن و غرور از هم پاشیده شده، تبدیل به تنفر میشود. در یک چشم به هم زدن احساساتش تغییر میکند، نفرت جایگزین عشق میشود و بنیاد آرزوهای او در هم میریزد …
خلاصه کتاب عشق لرزه
در کوچه ی کم نوری بین پلهای هوایی و جادههای کامیون رو در کنار شهر پر هیاهو، دختر جوانی ایستاده است و در زیر نور کدر چراغ برقی به دیواری تکیه داده است. خسته و معتاد است و در انتظار مشتریهایی است
که سایه شان را میبینیم که به طرف او می روند. اندوه سهمگینی که در اوست از زیبایی اش نمیکاهد از یک کافه ی پر دود و خاکستری رنگ صدای ترانه های روز به گوش میرسد. دیان و زن میان سالی از آنجا خارج میشوند باقی صحبتشان را در پیاده رو ادامه میدهند.
رديكا: خب هر چی میدونستم بهتون گفتم
دیان: متشکرم. خیلی ازتون ممنونم خانم نیکولکو
ردیکا: نیکولسکو زن پنجاه ساله ای است با بدن و چهره ی فرسوده لباس چسبانی بر تن دارد دایم پاهایش را دراز می کند. کش و قوس میآید و طوری سیگار روشن میکند که انگار میخواهد اکسیژن بگیرد.
ردیکا: فکر میکنین به دردتون میخوره؟ دیان پرونده هایش را در ته کیفش میگذارد
دیان: وقتی گزارشم رو نوشتم سعی میکنم در مجلس کاری کنم که وضع زندگیتون بهتر بشه بهتون قول میدم دیان متوجه زن خیلی جوانی که در پیاده روی روبه روست می شود.
ردیکا: شما خانم محترمی هستین وکیل مجلسین برای خودتون شغلی دارین کلی مسئولیت دارین و با این حال به زندگی ما علاقه مندین چرا؟
دیان: وقتی تحصیلاتم رو تموم کردم و تقریباً بین اون همه مرد تنها زن بودم قسم خوردم که اگر در کار سیاسی موفق بشم برای بهبود شرایط زندگی زنها کاری بکنم.
ردیکا: زندگی زنها قبول ولی زنهای خیابانی چی؟ اگه تا این حد با اونها بدرفتاری میشه برای اینه که زنن
مگه نه؟
- انتشار : 18/02/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403