کتاب فلسفه پوچی

دانلود کتاب فلسفه پوچی اثر آلبر کامو به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

در دنیا فقط دو قدرت وجود دارد: “سرنیزه و اندیشه”، سرانجام سرنیزه مغلوب اندیشه می‌شود. پس به اندیشه معتقد باشیم. حتی اگر قدرت برای فریفتن ما، نقاب عقیده یا رفاه به چهره خود بزند. ناله و زاری دوای درد اندیشه نیست، کافی است در راه نجات آن بکوشیم …

خلاصه کتاب فلسفه پوچ

اگر بهشت همانست که بنی آدم گم کرده است، نمی‌دانم این حال لطیف جادوئی را که امروز در جانم آشیان کرده است چه بنامم: مهاجری به وطن باز میگردد و من بیاد می‌آورم. طنز و جمود و هر چیز دیگر خموشی بر می‌گزینند و اينک من که به میهن خود باز گشته ام. من نمی‌خواهم یکبار دیگر از سعادت سخن بگویم. حالی که احساس می کنم بسیار ساده تر و آسانتر از سعادت است چون از این ساعات که از اعماق نسیان بسوی خود می‌کشم، خصوصاً خاطره پاک هیجانی محض یعنی لحظه ای معلق در ابدیت بجای

مانده است حال راستین من همین است ولی دریغ که من همیشه دیر بدین نکته پی می‌برم. حرکت دستی یا حضور يک درخت باعث می‌شود که ما به چشم اندازی دل می‌بندیم و برای بازسازی همۀ این شوق، جزيك نكته رهنمون ما نیست اما همان يك نكته کافی است: بوی اطاقی که مدتی بسته مانده بود و آهنگ شگفت انگیز گامی براه حال منهم چنین است، و اگر در آن هنگام عشق ورزی کنم و هستی خویش را نثار کنم، باز بخویشتن می‌گردم چرا که چیزی جز عشق ما را بخود باز نمی گرداند. این لحظات کند و

متین و آرام با همان آهنگ تند و هیجان انگیز خود باز می‌گردند. چرا که شب و لحظه ای غم انگیز است، وشوق گنگی در آسمان بی نور پراکنده است. هر جنبش من وجودم را بیشتر به من باز می‌نماید. روزی کسی با من گفت: «زندگی بسیار مشکل است حتی آهنگ کلامش را هم بیاد می ‌آورم بار دیگر کسی زمزمه کرد: آزردن مردم سخت ترین اشتباه است. هنگامیکه همه چیز بپایان رسید، عطش زندگی فرو می‌نشیند. آیا سعادت همین است؟ با زنده کردن این خاطرات جامه خموشی به تن همه چیز میکنم آن گاه مرگ …