کتاب ماشاءالله خان در بارگاه هارون الرشید
عنوان | کتاب ماشاءالله خان در بارگاه هارون الرشید |
نویسنده | ایرج پزشک زاد |
ژانر | طنز، تاریخی |
تعداد صفحه | 380 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود کتاب ماشاءالله خان در بارگاه هارون الرشید اثر ایرج پزشک زاد به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
ماشاالله خان در بارگاه هارون الرشید رمانی طنز است نوشته ایرج پزشکزاد. کتاب ماشاالله خان در بارگاه هارون الرشید اولین بار در ۱۳۳۷ در مجله اطلاعات جوانان و برای بار دوم در ۱۳۵۰ در مجله فردوسی منتشر شدهاست. سریال قهوه تلخ ساخته مهران مدیری که در سال ۱۳۸۹ در سینمای خانگی منتشر شد از رمان ماشاءاللهخان در بارگاه هارونالرشید تاثیر گرفته است. ماشاءاللهه خان دربان بانک است و تحت تأثیر کتابهای تاریخی دوران هارونالرشید، به دلیل ذهنیتش از رفتارهای اطرافیانش نسبت به خود، خود را در آن زمان حس میکند. دلش میخواهد به آن دوران برود. یک روز با رفتن پیش یک مرتاض هندی مقیم تهران که ادعا میکند پیشگوی آینده و گذشتهاست از او میخواهد روحش را به دوران خلافت هارونالرشید ببرد و مرتاض چنین میکند و وی وقتی به هوش میآید که خود را در بغداد و در دوران هارونالرشید میبیند. در داستان ساختار حکومت عباسیان با زبانی طنز بررسی میشود و خشونت و ظلم به تصویر کشیده میشود …
خلاصه کتاب ماشاءالله خان در بارگاه هارون الرشید
صدای چند گلوله پیایی سکوت شب را در هم شکست . صندوقدار که در صندوق را قفل کرده و عازم رفتن بود برجا خشك شد. از ترس قدرت حرکت از او سلب شده بود میخواست فریاد بزند و نگهبان را بكمك بطلبد ولی صدائی از گلویش بیرون نمی آمد. بانا امیدی نگاهی باطراف انداخت صدای چندپای ناشناس نزديك
آقای ارفاق رئيس بانك روزنامه را که برای سومین بار خبر حمله بيانك را در آن میخواند بکناری انداخت ، عينك خود را از چشم برداشت و دگمه زنگ اخبار را فشار داد.
وقتی پیش خدمت وارد شد با و گفت : به محمود آقا بگوئید بیاید اینجا. چشم قربان. پیش خدمت بیرون رفت و چند لحظه بعد يك نگهبان بلند قد با اونیفورم مخصوص نگهبانان بانک وارد شد. رئيس بانک وقتی او را دید صندلی خود را کمی عقب کشید و گفت: محمود آقا در روزنامه ها خبر حمله سارقین به بانك را خوانده ای ؟ بله قربان دوسه شب است مرتباً همه روزنامه ها خبرش را می نویسند. يقيناً اهمیتی که این خبر برای ما یعنی من و شما دارد احساس کرده ای ؟
بله قربان.
میخواستم یکبار دیگر شما توصیه کنم که کاملا چشم و گوشت را باز کنی و مراقب باشی . مخصوصاً عصرها نباید آنی از مراقبت بانك غافل بشوید چون از یکطرف جان خود شما و از طرف دیگر پول مردم و اعتبار وحيثيت بانك در خطر است. خوشبختانه شما دو نفر هستید و بهتر میتوانید مواظب و مراقب وضع بانك چه در موقع کار و چه در موقع تعطيل بانك باشيد. بله قربان ما دو نفریم ولی…. رئیس گوش نیز کرد و پرسید: ولی چه ؟ ولی …
- انتشار : 14/03/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403