رمان آلودگی

عنوانرمان آلودگی
نویسندهآناهید قناعت
ژانرعاشقانه، اجتماعی
تعداد صفحه905
ملیتایرانی
ویراستارسایت رمان بوک

دانلود رمان آلودگی اثر آناهید قناعت به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون نسخه کامل بدون سانسور با لینک مستقیم رایگان

هلن که صاحب رستوران معروفی است برای گذراندن تعطیلات با خاله و شوهر خاله اش راهی سفر می شود که در کمال ناباوری دوست زانیار را میبند که همسفر آنهاست! او برهان ساریخانی مجری و تهیه کننده معروف تلویزون هست، این سفر باب آشنایی آنها را فراهم می کند و ماجراهای پیش می آید که …

خلاصه رمان آلودگی

رویا در را برایم گشود و به آغوشم کشید، شعور هم نداشت که دستانم پر بودند. زانیار با خوشرویی آنها را از دستم گرفت و گفت: این رویا دوباره غذا درست نکرده؟ هلن جون من حساب کن ببین ماهیانه چقدر بیرون بر میاری خونه ما‌. خندیدم شالم را از سرم برداشتم و رویا درحالی که سرش را توی پک غذا فرو گفت کرده بود: وااییی باقالی پلو با ماهیچه اس عاشقتم که. ظرف های غذا را سر میز باز کردیم و مشغول شدیم که زانیار به پک

کادو اشاره کرد و گفت:اون چیه؟ خم شدم پک را برداشتم جعبه اش را بیرون آوردم و گفتم: این برای تشکر از شماست. رویا – سوپرایزی که بهت گفتم همین بود‌ زانیار که حیرت کرده بود گفت: تشکر برای چی؟ _بابت آقای نباتی ! رویا پقی زد زیر خنده و مرا هم به خنده انداخت. زانیار در جعبه را برداشت و وقتی چشمانش برق زد خیالم آسوده شد. با خوشحالی روی میز خم شد لپم را کشید و گفت: قربون شکل ماهت فسقله حالت صورتم برگشت با

لب های یک وری گفتم: تو دوباره به من گفتی فسقله؟ بلند خندید و گفت:ـ تو ختنومی تو شکی نیست ولی برای من، تو همیشه فسقله ای من و تو دوازده سال تفاوت سنی داریم خب جای بچه منی دیگه‌‌. _هیچم اینطور نیست، تو وقتی دوازده سالت بوده یه بچه بودی که تازه دست راست و چپتو فهمیده بودی، من سه سال از زن تو کوچک ترم. خندید، سرش به عقب رفت و دستانش را با قاشق و چنگال بالا گرفت و گفت : تسلیم هلن خانوم. بعد از شام

ظرف ها جا به جا می کردم که صدای زانیار را شنیدم: امروز فرزام بدجور اعصابمونو داغون کرد رویا -چرا؟ _به قرار امروز دیر رسید، برهان به زور راضی کردم وگرنه می خواست بذارتش کنار‌. رویا – خب شاید مشکل براش پیش اومده بیچاره. _برهان تو کارش خیلی جدیه، نظم و احترام حرف اول براش میزنه. رویا ـ حالا کی پروژه رو شروع می کنید؟ _اوایل پاییز کارو کلید میزنیم. رویا – میشه دوماه دیگه… در مورد فرزام و پیشنهادش چیزی نگفتم….

دانلود رمان آلودگی
نامشخص
PDF
دیدگاه کاربران درباره رمان آلودگی
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
M.m
M.m
2 سال قبل

همراه و هماهنگ کردن شخصیت دوم رمان با شخصیت مجری برنامه شبکه سه، اصلا ایده جالبی نبود! و خیلی تابلو با اغراق زیاد در فراتر از حد و جایگاه وی ….
اینکه حتی اسم و فامیل طرف، هم قافیه نام این مجری انتخاب شده بود!! و حتی بعضی از خصوصیات ظاهری و شنیده شده از زندگی شخصی این مجری، شاید اگر این وجه تشابه صورت نمیگرفت و برای شخصیت دوم رمان، یک شخصیت مستقل درنظر گرفته میشد جالبتر و باورپذیرتر بود…