رمان اقتباس ص.مرادی

عنوانرمان اقتباس
نویسندهص.مرادی
ژانرعاشقانه
تعداد صفحه812
ملیتایرانی
ویراستارسایت رمان بوک
رمان اقتباس
رمان اقتباس
رمان اقتباس

دانلود رمان اقتباس اثر ص.مرادی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون نسخه کامل با ویرایش و لینک مستقیم رایگان

سرگرد فراز مهرجو یکی از بهترین‌های پلیس جنایی دایره قتل به تازگی همسر خود را از دست داده و از طرف خانواده‌ها طرد شده است چرا که همه او را مقصر خودکشی آزاده می‌دانند! از طرفی آنیل برای انتقام خانواده‌ای که مسبب مرگشان فراز است به او نزدیک می‌شود و در این میان رازهایی فاش می‌شوند که حقایق هولناکی را همراه خود دارند!… این داستان در سه صحنه با نام‌های «واهمه»، «خاموشی‌مطلق» و «مرداب» نوشته شده است.

خلاصه رمان اقتباس

نوار زرد رنگى كه اطراف جسد حصار ایجاد كرده بود را به طرف بالا سوق داد و از زیر آن عبور كرد. نگاه كنكاش گرش با دقت روى جسد چرخید و همان لحظه حضور سروان نادرى را نزدیك خود احساس كرد.
_ هویتش مشخص نیست! هیچ چیز همراهش نبود!
بدون اینكه چشم از جسد بگیرد با تحكم گفت:
_ بیزارم از پرونده اى كه تو نقطه صفر باشه!

نادرى به نیم رخ جدى او چشم دوخت و گوشه ى لبش را خاراند.
_ بچه هاى تشخیص هویت قبل از تو رسیدن، دكتر پناهى هم اینجاس. هیچ پرونده اى روى نقطه صفر ثابت نمی مونه.
بالاخره نگاهش در فضا به چرخش در آمد، پناهى را دید كه به محض قطع كردن تما ِس خود به جسد نزدیك و مشغول معاینه شد.
_ هویت جسد و زودتر شناسایى كنید. پرونده باید از این حالت معلق خارج بشه.
نادرى با لحنى خاص گفت:
_ فکر میکنم نیازى نیست دنبال شناسایى هویت جسد باشیم.

سر برگرداند و موشكافانه به خباثت عیان چهره ى نادرى خیره ماند. چیزى نگفت و منتظر ماند نادرى توضیح بدهد.
_ دخترش اونجاس.
این بار تابى به گردنش داد و به مسیرى كه نادرى اشاره كرد نگریست. دختر جوانى بر تنه ى قطور یكى از درختان تكیه زده و با چشمانى از حدقه در آمده به جسد خیره مانده بود.

دیدگاه کاربران درباره رمان اقتباس ص.مرادی
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها