کتاب رمان دست‌ های آلوده

دانلود کتاب رمان دست‌ های آلوده اثر ژان پل سارتر به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

نمایشنامه پر از دیالوگ‌های عمیق و تکان دهنده است. “هوگو: کشتن، مردن، هر دو یک چیزند: انسان در یک حد تنهاست.” دست‎های آلوده. داستان در باره‌ مردی است که به تصمیم حزب باید یکی از رهبران را که خط مشی‎اش مبتنی با اتحاد با بورژوازی است بکشد. هوگو در گیرودار این ماموریت دلبسته همسر هودرر که باید کشته شود می‌شود. ماموریت انجام می‌شود و هوگوو به زندان می‌افتد. در این زمان خط مشی حزب تغییر می‌کند و حالا هودرر قهرمان ملی است. هوگو آزاد می شود اما دیگر همه چیز تغییر کرده است …

خلاصه کتاب رمان دست‌ های آلوده

رسیکا مشغول جمع آوری است. می‌رود و از پنجره به بیرون سر می‌کشد. بر می‌گردد به طرف یک چمدان بسته می‌رود که در گوشه ای است و علامت اختصاری (ه.ب) روی آن است. آن را جلوی صحنه می‌آورد. باز سری از پنجره به بیرون می‌کشد. بعد به طرف یک دست لباس مردانه می‌رود که توی گنجه دیواری آویزان است و جیب های آن را می‌گردد کلیدی را در می‌آورد چمدان را باز می‌کند به عجله توی آنرا می‌گردد. باز می‌رود سری از پنجره به بیرون می‌کشد و بر می‌گردد.

چیزی را پیدا می‌کند و همانطور که پشت به جمعیت دارد، آن را می‌نگرد و باز می‌رود سری از پنجره به بیرون می‌کشد بعد از جا می‌جهد به سرعت چمدان را می‌بندد کلید را توی جیب کت می‌گذارد و چیزی را که در دست دارد زیر تشک تخت مخفی می‌کند هوگو وارد می‌شود. رسیکا – آه! هوگو – خیال ندارد تمامش کند؟ خیلی طول کشید! رسیکا – چه جور! هوگو – چه کار کرده‌ای؟ ژمیکا – خوابیدم. هوگو – آدم وقتی بخوابد وقت برایش خیلی زود می‌گذرد. رسیکا – خواب دیدم که

وقت به نظرم خیلی دراز شده و همین از خواب بیدارم کرد و چمدان ها را باز کردم راجع به وضع خانه چه عقیده‌ای داری؟ اشاره به پراکندگی لباس هایی که روی تخت و روی صندلی‌ها ریخته است می‌کند. هوگو – نمی‌دانم موقتی است. رمیکا – با لحن قاطع قطعی است. هوگو – خیلی خوب. رسیکا – چطور بود؟ هوگو – که؟ ژمیکا – هوده رر. هوگو – هوده رر؟ مثل همه مردم. رسیکا – چند سال دارد؟ هوگو – عاقله مرد است. ژمیکا – بین چند سال و چند سال؟ هوگو – بیست و شصت …