کتاب رمان رگتایم
عنوان | کتاب رگتایم |
نویسنده | ادگار لورنس دکتروف (ئی. ال. دکتروف) |
ژانر | داستانی، خارجی |
تعداد صفحه | 282 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود کتاب رمان رگتایم اثر ادگار لورنس دکتروف (ئی. ال. دکتروف) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
رمان رگتایم برگرفته از نام موسیقیای است که در دهه اول قرن ۲۰ در آمریکا رواج و ریشه در ترانههای بردگان داشته است. رگ به معنای ژنده، پاره و گسیخته است، و تایم به معنای وزن و ضربان موسیقی است. نویسنده نام کتاب را به عنوان روح زمانهای که توصیف میکند بر رمان خود گذاشته است. رمان رگتایم کتابی است که به زمانهای دور سفر میکند. تاته و کولهاوس شخصیت های رمان رگتایم، نمایندهای از همان قشرها هستند؛ دو شخصیت مهمِ پویایِ داستان که روایت مهاجرت به سرزمین رویاها را از دید آنها میبینیم و میشنویم …
خلاصه کتاب رمان رگتایم
وقتی که پدر به نیوروشل برگشت از پله های جلو خانه اش بالا رفت، از زیر افراهای نروژی بزرگ گذشت و دید که زنش بچه قهوه ای رنگی توی بغل دارد. طبقه بالا دختر سیاه پوست توى لك غصه ماهیچه هایش را بیحس کرده بود آن قدر زور نداشت که بچه اش را توی بغل بگیرد تمام روز را توی اتاق زیر شیروانی می نشست و شیشه های لوزی پنجره را نگاه میکرد که روشن میشدند، می درخشیدند و سپس تاریک میشدند پدر از در که باز بود نگاهی به او انداخت. او توجهی به پدر نکرد پدر به همه جای خانه سر
کشید و هرجایی اثری از نبودن خودش دید. پسرش حالا میز تحریر داشت، چنانکه شایسته هر شاگرد مدرسه ای بود پدر خیال کرد صدای باد قطبی را شنیده است ولی کلفت خانه بریجیت، بود که داشت جاروی برقیاش را روی فرش اتاق پذیرایی میکشید از همه عجیب تر آیینه توی حمام بود عکس صورت لاغر ریشدار يك آدم از کار افتاده در آن دیده میشد. آدمی که خانه ای از خودش ندارد آیینه ریش تراشی اش در کشتی «روزولت» این را نشان نمیداد لباسهایش را در آورد. از خطوط بدن خودش یکه خورد
از دنده ها و استخوان های ترقوه، از پوست سفید و آسیب پذیر. این بار برای هر دوشان آشکار که پدر بیش از آنچه میبایست از خانه اش دور مانده است. طبقه پایین بريجيت يك صفحه روی گرامافون «ویکترولا» گذاشت گرامافون را كوك كرد و توی اتاق پذیرایی نشست و سیگار کشید و به آواز جان مك كورميك گوش داد «میشنوم مرا صدا میزنی». بریجیت هر کاری از دستاش بر میآمد میکرد که بیرون اش کنند. دیگر نه درست کار میکرد نه احترام کسی را نگه میداشت. مادر این تغییر پس از آمدن دختر …
- انتشار : 11/05/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403