دانلود رمان زوج فرد اثر صدیقه بهروان فر
دانلود رمان زوج فرد از صدیقه بهروان فر به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
رمان بوک در این لحظه برای شما عزیزان / عماد و رها سال های کودکی خود را با هم سپری کرده بودند و به خاطر جبران اشتباه خواهرش در حق رها، سعی بر این داشت که با او ازدواج کند، اما با یک اشتباه پای نازلی به زندگی اش باز می شود و به ناچار با او ازدواج می کند، بعد از هفده سال عشق دادن و نفرت گرفتن اکنون نازلی او و فرزندانش را ترک میکند، عماد به ناچار برای سرپرستی از بچه هایش از رها کمک گرفته و ازدواجی میانشان شکل می گیرد، اما با آرام گرفتن زندگی شان نازلی تصمیم به برگشت …
خلاصه رمان زوج فرد
ابروهای بالا پریده ی عماد نشانش داد که جمله اش باعث سوء تفاهم شده است … نگران آرتینم … میترسم مشکلی پیش بیاد … آدرینا و احسان نمیدونن چجوری باید بهش برسن … عماد لحظه ای نگاهش کرد و در نهایت سر تکان داده و از جا برخاست … خودش را به عادله رساند و در گوشش پچ پچی کرد … تفاوت قدیشان آن قدر زیاد بود که باید تا کمر خم میشد تا به گوشه ای خواهر تپل و فربه اش برسد.
در دل قربان صدقه ی عماد و قد و بالایش رفت … سنگینی نگاهش، حواس او را به آن سمت جلب کرد … چشم در چشم که شدند، نگاه ندزدید … همان طور خیره خیره نگاهش کرد … حالا دیگر هیچ مانعی برای دوست داشتن او وجود نداشت … نه نازلی بود و نه شهروز وجود خارجی داشت … عماد مال خود خودش بود … با عادله صحبت کردم … قرار شد ما بریم سر راه دنبال بچه ها و بعد بریم رستوران
حالا واقعا لازمه بریم رستوران ؟ صدایش شبیه ناله بود … واقعا تحمل این جمع و پچ پچهایشان را نداشت … میدونم خسته ای … منم دیگه حوصله ام ته کشیده ولی چاره ای نیست … عادله رو که میشناسی … اگه به دلش راه نریم تا آخر دنیا میکوبه تو سرمون که آبروشو جلوی فامیل بردیم … نمیدونم این فامیل دو زاری چه گلی به سرش زدن که ول کنشون نیست … جمله ی آخرش را از بین دندان های کلید شده با کلی غضب گفت …