رمان غم دنباله دار من زهرا مرادی
عنوان | رمان غم دنباله دار من |
نویسنده | زهرا مرادی |
ژانر | عاشقانه , معمایی , درام |
تعداد صفحه | 539 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | سایت رمان بوک |
دانلود رمان غم دنباله دار من از زهرا مرادی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
هم اکنون ما را دنبال کنید در داستان زندگی غزل، او بعد از چهار سال زندگی مشترک و در آستانه سالگرد عقدش با پسر عمویش امیر، در حالی که زندگی خوبی را سپری می کنند او را راضی می کند تا فرزندی داشته باشند، امیر با این تصمیم موافقت می کند، اما فردای آن روز بدون هیچ مقدمه ای غزل را مناسب ادامه زندگی با خود نمی بیند و در خواست طلاق می کند، غزل برای گذراندن زندگی اش منشی شرکتی می شود که عماد رییس آن است و بر خلاف نظر خانواده اش تصمیم دارد …
خلاصه رمان غم دنباله دار من
دیشب تا صبح از خوشحالی خوابم نبرد و نذاشتم که امیر هم درست و حسابی بخوابه، همش راجع به بچه مون و فکرایی که توی سرم بود حرف می زدم، اونم با اینکه حسابی خسته بود و خوابش می اومد، من رو همراهی می کرد و تا نزدیکی های صبح با هم از برنامه ها و رویاهامون می گفتیم … به عکسش لبخند زدم و توی دلم خدا رو واسه داشتنش شکر کردم، واسه داشتن پسر عمویی که همه ی دار و ندارم بود و عزیزترینم!
چشم از عکس امیر گرفتم و دوباره به ساعت نگاه کردم، ده و ربع بود، پس چرا نیومد؟ بلند شدم نشستم، گوشیمو از روی میز آرایش برداشتم و شماره شو گرفتم، اما جواب نداد، دوباره گرفتم و باز هم جواب نداد … نکنه یادش رفته باشه؟ اگه یادش بره من می دونم و اون! بعد از پنج دقیقه دوباره بهش زنگ زدم و همچنان بی جواب موندم، کم کم داشتم نگران می شدم، این بار شماره ی عمو رو گرفتم که با بوق سوم جواب داد، بعد از احوالپرسی گفتم:
عموجون می خواستم ببینم امیر اومده خونه یا اون جاست؟ آخه قرار داشتیم نیومده هنوز … بله دخترم، ساعت نه از کارخونه زد بیرون … هر چی بهش زنگ می زنم جواب نمیده نگران شدم … نگران نباش هر جا هست الان پیداش میشه، اونقدرام دیر نکرده شاید کاری واسش پیش اومده … باشه عمو جون ممنون، کاری ندارین؟ … نه دخترم خداحافظ …
- انتشار : 07/04/1400
- به روز رسانی : 20/09/1403
سلام خسته نباشید چرا هر چی رمان دانلود میکنم میخوام بازش کنم نگاه کنم باز نمیشه