رمان ماریتا

عنوانرمان ماریتا
نویسندهساناز زینعلی
ژانرعاشقانه , اجتماعی , انتقامی , هیجانی , معمایی
تعداد صفحه475
ملیتایرانی
ویراستار رمان بوک
رمان ماریتا

دانلود رمان ماریتا اثر ساناز زینعلی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون نسخه کامل با ویرایش و لینک مستقیم رایگان

دختری به نام دلنواز را می خوانید که در بحث و درگیری با پدرش تیمور باعث مرگ او می شود و جنازه او را در خانه رها می کند و می رود، روز بعد، از ترس فاش شدن رازش، برا گم و گور کردن جنازه پدرش به خانه بر میگردد، اما جنازه پدرش نیست و تنها رد خون باقی مانده است …

خلاصه رمان ماریتا

دلنواز ضمن خوردن، سر بالا انداخت و باقی غذایش را خورد … از خانه که بیرون می رفت، گفت: تعطیل شب دیر میام خیلی کار دارم چون فردا و پس فردا رو کردم به خاطر اثاث کشی

باز نشینی تو آشپزخونه منتظر من … بخواب بذار اون بچه بخوابه از مدرسه جا نمونه … فروغ فقط با نگرانی و دلخوری نگاهش می کرد اما دلنواز توجهی کرد و توضیح بیشتری نداد.

در را بست و از پله ها سرازیر شد … ده دقیقه دیرتر از ساعتی که با سیروان قرار داشت، به محل قرار رسید … دور تر از جایی که او خواسته بود پارک کرد و منتظر شد

چند دقیقه ای که گذشت، گوشی اش را برداشت و برای سیروان نوشت: »ببخش نمی تونم بیام … یه کاری برام پ یش اومد مجبور شدم نیمه راه برگردم. شب اگه نرفته بودی میام می بینمت« پیام را که ارسال کرد، از دور سیروان را زیر نظر گرفت که گوشی اش را بین دو دستش گرفته و به صفحه اش زل زده بود …

کمی بعد دست روی صورتش کشیده و دو انگشتی مشغول تایپ شده بود … گوشی که در جی ب شلوار جین سیروان فرو رفت، گوشی دلنواز با آلارمی هشدار رسیدن پیام را داد … شتابزده بازش کرد و …

دیدگاه کاربران درباره رمان ماریتا
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها