رمان یواشکی دوستت خواهم داشت
عنوان | رمان یواشکی دوستت خواهم داشت |
نویسنده | فاطمه سودی (آسمان) |
ژانر | عاشقانه , همخونه ای , کل کلی , جنجالی |
تعداد صفحه | 1782 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | سایت رمان بوک |
همراه رمان بوک باشید با سوپرایز این ساعت از داستان زندگی دختری به نام نازنین که از پسرعموش ناعادلانه و به جبر عمو طلاق گرفته ولی عاشقانه ای آرام با آریان خمارچشم و زیبا شروع میشه، اما آریان عاشق و مهربان با قلبی سرشار از عشق و آماده برای یک زندگی رویایی شب عروسی ناگهان عقب میکشد و نازنین را قبول نمیکند چون …
خلاصه رمان یواشکی دوستت خواهم داشت
از درون تاکسی چشم به بیرون دوخته حواسم جمع نبود … نه چیزی میدیدم، نه چیزی می شنیدم! فقط میدونستم درونم بلوایی بپاست که ذره ذره منو میخوره و از بین میبره! بخاطر دلهره و اضطرابی که تحمل میکردم، تمام بدنم از درون لرزش داشت … خیلی بیحال بودم … برای خود تنهام زمزمه کردم: نازی عاشق که شدی لالایی خوندن رو هم باید کنارش یاد میگرفتی!
شب های باقیمانده از عمرت به این سادگی ها صبح نمیشن! … ولی یه امروز رو بخودت جرات بده! یه امروز رو دوام بیار! هرطور شده باید یه امروز رو روی پا بمونی و دوام بیاری! نازی تو میتونی … حتما میتونی … امروز تو دشمن شاد نمیشی … اینو بهم قول بده … خواهش میکنم همه ی تلاشت رو بکن … چشمامو بستم و نفس اندوهگین و سوزانی رو فرو دادم که احساس کردم تا ریه هام سوخت
اگه قرار بود … اگه بنا بود … امروز تیروطایفه ی شمر ذی الجوشن منو ضعیف و زبون ببینن، فقط خودمو توی همین خیابونا می کشتم و خلاص که چشمشون به فروریختن و آوار شدنم نیفته ! تاکسی ایستاد و چشمم به تابلوی بالای دفترخانه عقد و ازدواج افتاد شماره ۱۸ دیگه دستام نا نداشت دستگیره ی تاکسی رو فشار بده! بیحال و با تمام زورم بازش کردم و پا به خیابون گذاشتم … پاهامو بزور دنبال خودم میکشوندم …
پانوشت: رمان جدید یواشکی دوستت خواهم داشت برای اولین بار از سایت رمان ما برای کاربران عزیز به صورت کاملا رایگان برای دانلود قرار گرفت
دسترسی به دانلود با خرید یا دریافت اشتراک ویژه امکان پذیر است
- انتشار : 12/10/1400
- به روز رسانی : 20/09/1403
خیلی قشنگ بود من لذت بردم و فقط این میدونم که هر کسی در زندگی صبرو آرامش داره و با دید مثبت به زندگی نگاه میکنه برنده هست