کتاب جود گمنام
عنوان | کتاب جود گمنام |
نویسنده | توماس هاردی |
ژانر | داستانی، خارجی |
تعداد صفحه | 601 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود کتاب جود گمنام اثر توماس هاردی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
جود فاولی، مردی است که تلاش های بی شمارش برای پیشرفت و بیرون آمدن از طبقهی اجتماعی خود توسط جامعه و دست سرنوشت با شکست مواجه شده، و نویسنده با روایت داستان زندگی این شخصیت، از باارزش ترین نهادهای جامعه ویکتوریایی -از قبیل ازدواج، طبقهی اجتماعی، دین و تحصیلات عالی- به سختی انتقاد کرده است. روستایی فقیری که آرزو دارد وارد دانشگاه شود اما بلند پروازی های جود به واسطهی تبعیض در طبقهی اجتماعی و دختری روستایی که با تظاهر به حامله بودن، او را وادار به ازدواج با خود می کند، راهی از پیش نمی برد …
خلاصه کتاب جود گمنام
جود متحیر و حیران بود آیا سو حقیقتاً دستمالش را جا گذاشته بود؛ یا اینکه عاجزانه میخواست تمنای دلش را به وی بازگوید اما در آخرین لحظه نتوانست خودش را وادار به بیان آن کند. وقتی آنها رفتند جود دیگر قادر نبود در اتاق سوت و کور خویش بماند و چون از این هراس داشت که مبادا از فرط استیصال وسوسه شود و به نوشیدنی پناه ببرد به طبقه بالا رفت لباسهای مشکی رنگ رسمیش را با لباس های معمولی و بی رنگ و رو و کفش های راحت و قشنگش را با پوتین های کارگریش عوض کرد و برای تمام بعد از ظهر به کار همیشگی خود مشغول شد. اما در کلیسای جامع
همه اش خیال میکرد صدایی می شنود، فکری سراسر وجودش را فرا گرفته بود سو باز میگردد گمان میکرد امکان ندارد سو بتواند با فیلوتسون به خانه بخت برود این احساس کم کم در ضمیرش نضج گرفت و شدت یافت لحظه ای که ضربه ساعت پایان کار به صدا در آمد وسایلش را کناری گذاشت و با عجله به خانه رفت و پرسید کسی برای دیدن من نیامده؟ هیچ کس نیامده بود. تمام مدت آن شب، تا ساعت دوازده نیمه شب تا جایی که می توانست در اتاق نشیمن طبقه پایین نشست، و حتی وقتی ساعت زنگ ساعت یازده رازده و آن خانواده به منظور استراحت به اتاق
هایشان رفته بودند، هنوز نمی توانست این فکر را که سو باز میگردد و در اتاق كوچك كنار اتاق وی که در این شب های اخیر در آن خوابیده بود خواهد خوابید، از سر خویش بیرون کند. اعمال سو همیشه غیر قابل پیش بینی بودند پس چرا باز نگردد؟ جود راضی بود که از فکر اینکه سو معشوقه یا همسرش باشد صرف نظر کند و با او برای مدتی در از به صورت يك دوست و هم اتاق زندگی کند بساط شامش هنوز بر میز چیده بود؛ به طرف در ورودی ساختمان رفت، آن را آرام باز کرد، سپس به اتاق برگشت و به سان دلباختگانی که در اواسط تابستان به هنگام شامگاه روی …
- انتشار : 25/04/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403