کتاب خوشبختی در راه است 

دانلود کتاب خوشبختی در راه است اثر آلیس مونرو به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

نویسنده اتفاقات و عواطفی پیچیده و سخت را به داستان های جذابی تبدیل کرده که به راه‌های ناشناخته و مسیرهای غیرقابل پیشبینی در زندگی مردان و زنان مختلفی میپردازد. در یکی از داستان های این مجموعه، مادری جوان به شکلی غافلگیر کننده از درد از دست دادن سه فرزندش رهایی می یابد. در داستان دیگر، زنی جوان، پس از تجربه‌ای غیرمعمول و تحقیرکننده به شکل هوشمندانه ای مسیر زندگی خود را تغییر می‌دهد. برخی دیگر از داستان های کوتاه این کتاب، به موضوعاتی چون مشکلات ازدواج، بی رحمی غیرقابل انتظار کودکان و جنبه های مثبت و منفی یک اتفاق در زندگی افراد مختلف می‌پردازد …

خلاصه کتاب خوشبختی در راه است

“رادیکال های آزاد” اوایل همه زنگ می‌زدند تا مطمئن شوند که نیتا خیلی افسرده یا تنها نیست یا غذایش کم نشده. با حالتی که نه به نحو تحسین برانگیزی غمزده بنماید و نه به شکلی غیر طبیعی، خوشحال یا گیج و پریشان باشد همه را سر می‌دواند. می‌گفت که احتیاج به خواربار ندارد و رفته رفته با وضع موجود کنار می آید. از قرص‌های تجویز شده به اندازه کافی دارد و برای ارسال نامه های سپاسگزاری هم به اندازه کافی تمبر دارد. دوستان صمیمی‌تر احتمالاً حرف‌هایش را چندان باور نمی‌کردند و گمان می‌کردند به خودش زحمت

خوردن غذای کافی نمی‌دهد و اگر پیام همدردی کسی را دریافت کند، دور می‌اندازدش حتی برای کسانی که دور بودند هم نامه ننوشته بود که بخواهد پیام همدردی دریافت کند، نه حتی به همسر سابق ریچ در آریزونا یا به برادر ریچ در نوا اسکوتیا. دو برادر تقریباً قهر بودند. البته شاید همسر سابق ریچ و برادر ریج بهتر از افرادی که همان دور و بر بودند می‌فهمیدند که چرا نیتا مراسم عزاداری برگزار نکرده. ریچ تلفن زده و گفته بود که به مغازه ابزار فروشی روستا می‌رود. ساعت حدود ده صبح بود و ریچ رنگ کردن نرده های عرشه

کشتی را شروع کرده بود؛ یعنی شروع کرده بود به تراشیدن رنگ های قبلی با کاردک و ناگهان کاردک کهنه در دستش تکه تکه شده بود. زن فرصت نکرده بود ببیند چرا ریچ دیر کرده. ریچ درحالی مرد که کنار تابلویی در مقابل مغازه ابزار فروشی که رویش نوشته بودند چمن زن با تخفیف خم شده بود حتی فرصت نکرده بود وارد مغازه شود. ۸۱ سال داشت و غیر از ضعف شنوایی گوش راست هیچ مشکلی نداشت و درسلامتی کامل بود. درست هفته قبل از مرگش دکترش معاینه‌اش کرده بود. حالا نیتا داستان‌هایی می‌شنید در این مورد که چه تعداد از …