کتاب دختر آهن

عنوانکتاب دختر آهن
نویسندهجولی کاگاوا
ژانرفانتزی، عاشقانه، ادبیات داستانی، ادبیات معاصر، ادبیات نوجوانان
تعداد صفحه347
ملیتخارجی
ویراستاررمان بوک

دانلود کتاب دختر آهن (جلد دوم مجموعه سرزمین آهن) اثر جولی کاگاوا به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

مگان، دختری که نیمی از او یک پرنسس فیری تابستانی و نیم دیگرش آدمیزاد است هرگز با هیچ کجا جور نبوده. پرنس زمستانی که تصور می‌کرد عاشق اوست ترکش کرده و مگان اکنون اسیر ملکه زمستان است. هنگامی که سایه‌ی جنگ بین تابستان و زمستان بر سرشان سایه انداخته، مگان می‌داند خطر واقعی از جانب فی‌های آهنی آن‌ها را تهدید می‌کند؛ فیری‌های زاده‌ی آهن که تنها مگان و پرنسی که ترکش کرده، دیده‌اند؛ اما هیچ کس حرف مگان را باور نمی‌کند. بدتر آنکه قدرت‌های جادویی مگان در دسترسش نیست. او در سرزمین فی‌ها به دام افتاده و فقط ذکاوتش به او کمک می‌کند …

خلاصه کتاب دختر آهن

سیج با ناباوری زمزمه کرد: اَش؟ من در سکوت سر تکان دادم اما پرنس به من نگاه نمی‌کرد. شوالیه پلک زد، نگاه عبوسی به سیج انداخت و گفت: متأسفانه این طور نیست پرنس سیج، برادرت فقط یه طرح کلی برای ساخت من بود. شباهت زیاد صدای او به جفتش لرزه به تنم انداخت. زیر لب گفتم: ترتیوس. مرد مشابه اَش لبخندی حاکی از درد به من زد. آخرین باری که شوالیه‌ی آهن را دیده بودم، در برج ماشینا پیش از فرو ریختن آن بود. نمی‌توانستم تصور کنم چطور زنده مانده. -اینجا چیکار می‌کنی؟ نگاه ترتیوس به من گره خورد. چشمان خالی و بی‌جانش به قدری شبیه اَش بود که قلبم را به درد آورد. آرام گفت: منو ببخش پرنسس.

و با دستش اشاره‌ای کرد. فیری‌های آهنین با فریادی شبیه کشیده شدن چاقوها بر هم به سمت من هجوم آوردند. به طور هولناکی سریع بودند، پیکرهای خاکستری‌شان به طور محوی روی زمین دیده می‌شد. قبل از اینکه بر سرم بریزند، تصویر مسخره‌ای از شبیخون زدن گل‌های عنکبوت فلزی به ذهنم رسید. اولین مهاجم بالا پرید و با پنجه‌هایی به تیزی تیغ به صورتم حمله کرد. به جای صورتم، به شمشیری با برق آبی برخورد کرد و روی تیغه‌اش کشیده و رگباری از جرقه ایجاد کرد که اشک به چشمانم آورد سیج مهاجم را عقب راند و چرخید تا با بعدی مقابله کند، وقتی چنگال‌های سیمی به سرش حمله کردند جاخالی داد. پرنس زمستان کف

دستش را به سرعت و محکم جلو برد و یک نیزه‌ی دندانه دار یخی از زمین بیرون زد و به سمت فی‌های آهنین رفت. آن‌ها به سرعت برق جاخالی دادند عقب پریدند و به ما زمانی برای عقب نشینی دادند. سیج مرا پشت تخت سلطنت کشید. دستور داد جلوی دست و پا نباش و همان زمان فیری‌ها دوباره بر سرمان خراب شدند، روی صندلی رفتند و شیارهای عمقی روی یخ باقی گذاشتند. سیج به يکي حمله کرد؛ اما في عقب پرید. یکی دیگر از پشت به سمت ما دوید و با چنگال‌های فولادی پنجه کشید. پرنس جاخالی داد؛ ولی به قدر کافی سریع حرکت نکرده بود و پاشیدن خون روشن زمین را رنگین کرد. وقتی پرنس سکندری خورد و …

دانلود کتاب دختر آهن
54.25 مگابایت
PDF
دیدگاه کاربران درباره کتاب دختر آهن
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها