کتاب فرهنگنامه امثال و حکم ایرانی
عنوان | کتاب فرهنگنامه امثال و حکم ایرانی |
نویسنده | امین خضرائی |
ژانر | ادبیات ایران، فرهنگ لغت، ضرب المثل |
تعداد صفحه | 1203 |
ملیت | ايرانی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود کتاب فرهنگنامه امثال و حکم ایرانی اثر امین خضرائی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
امثال و حکم یکی از کهنترین تراوشهای ذهن و اندیشه روشن هوشمندان گمنام است که از دور دستهای تاریخ به یادگار مانده است. به همین سبب مانند کتیبهها و دست نبشتههای باستانی اعتبار و سندیت بیگفتگو و خدشه ناپذیر دارد. در این کتاب امثال و حکم ایرانی جمعآوری شده است. این مجموعه حدود بیست و سه چهار هزار مدخل را شامل میشود ولی نه به اعتبار شمارهگذاری. یکی از امتیازات این کتاب وجود مثلها و تعابیر و مآخذی است که در جای دیگر نیامده، به ویژه ریشه یابی و به دست آوردن شأن صدور امثال و حکم بیشتر با استفاده از درک شخصی بوده نه چیزی که بتوان آن را در جایی یافت …
خلاصه کتاب فرهنگنامه امثال و حکم ایرانی
مثلها و حکمتها از زندگی مردم پدید میآید و پیوند آن با عامه ناگسستنی است. این عبارات کوتاه و عامیانه مولود تفکر و اندیشه مردم ساده اکثر روستایی و عشایری است که از دیر زمان سایر و رایج شده و دهان به دهان از نسلی به نسل بعدی رسیده است. چون در جایی مکتوب نمیشده این نقل و انتقالات موجب ضایعات امثال و حکم شده و حادثه بوجود آورنده مثل و بعضی مثلها را از بین برده و در آنچه مانده تغییر و تحریف حاصل کرده یا مثل را کوتاه و ابتر نموده است. مثال: عبارت «”نه سیخ بسوزد نه کباب” گرچه به این صورت به کار میرود و حتی در جای درست خود، ولی پیداست که به این صورت معنی درستی از آن افاده
نمیگردد، زیرا سیخ که معمولاً فلزی است نمیسوزد، اگر در هر حال سیخ بسوزد که نمیسوزد! بدیهی است از کباب اثری باقی نمیماند، ولی میتوان به حدس و گمان دریافت که این عبارت در اصل “نه سیخ بسوزد نه کباب خام بماند” بوده و کثرت استعمال یا طبیعت اختصارگرای ما مردم که برای سهولت نام محمد علی را ممل و ابواسحاق را بسحق گوییم آن را نیز کوتاه و ابتر کردهایم. “همچنین مثل خر خسته خدا ناراضی” که در اصل “خر خسته خر خدا ناراضی بوده و غیره … لازم است به یکی دیگر از مثلهای تحریف شده دیگر اشاره کنم و آن “موش بـه سوراخ نمیرفت جارو به دم بست” است که فقط در کتاب (کوچه دفتر ب ۴۵۷۳) آن را به نام یک مثل
آورده “روباه به سوراخ نمیرفت جارو به دم بست” این عبارت نامتداول را جز در کوچه بنده در جایی ندیده و از کسی نشنیدهام جای تعجب است که صاحب کوچه آن را برابر موش به سوراخ نمیرفت جارو به دم بست آورده که بکلی نمیتوان آن دو را همانند دانست. روباه اگر دو جارو هم به دم بسته باشد چون باز هم از بدن و کله روباه کوچکتر است به سوراخش میتواند برود. در مورد این عبارت نادرست اتفاقاً اخیراً در برخورد کوتاه زمان با شخصی کدخدامنش از کردان به نام آقای هاشم سلیمی که بسیار برای من ارزشمند بود و جا دارد که در این جا از نامبرده تشکر کنم چون متوجه شد که من در کار امثال و حکم تحقیق دارم سخنی پیش کشید …
- انتشار : 23/07/1403
- به روز رسانی : 20/09/1403