کتاب قتل اتسویا
عنوان | کتاب قتل اتسویا |
نویسنده | جونیچیرو تانیزاکی |
ژانر | عاشقانه |
تعداد صفحه | 127 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود کتاب قتل اتسویا اثر جونیچیرو تانیزاکی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
اتسویا، یک شب زمستانی با شینسوکه فرار میکند. سیجی، صاحب یک قایق تفریحی ، به او کمک میکند. مسیری که این دو طی کرده اند برگشت ناپذیر است… این کتاب با روایتی جذاب فضای فوق العاده حسی را به خواننده منتقل میکند. شما تا انتهای کتاب متوجه نخواهید شد که بر سر این زوج چه قرار است بیاید. فرار آنها در جامعه سنتی ژاپن یک تخطی گرایی بزرگ است. آنها به تمام ادای و رسوم و حرمت های پذیرفته شده درون جامعه پشت پا زده اند. واقعا چه بر سر آنها خواهد آمد …
خلاصه کتاب قتل اتسویا
شینسوکه زمانیکه هنوز پیش والدینش در آساکوسا زندگی میکرد اغلب به منزل یکی از خویشان پدرش میرفت قمار بازی حرفهای به نام کینزو محله تاریهیرا واقع در هونجو سکونت داشت شب پس از جنایت مردد که چه کند رفته و آنجا پناه گرفته بود. کینزو نیز در جوانی دورههای آشفتگی زیادی را تجربه کرده بود اما از دو سه سال پیش که پنجاه سالگی را پشت سر گذاشته بود با ثروت و فراستی که به دست آورده بود موجودی بسیار میانهرو، سخاوتمند و آزاد اندیش شده بود. خصایلی که در آن حرفه به ندرت یافت میشود و به راستی درخور افراد خوش قلب و بزرگوار است. شینسوکه که مطمئن بود میتواند بدون واهمه به
چنین شخصی اعتماد کند کلیات ماجرا را برای او تعریف کردو بااین وعده که پس از دیدن اتسویا خود را به مقامات تحویل میدهد از کینزو خواهش کرد در این فاصله او را در منزل خود نگه دارد. شینسوکه اگرچه به قتل سانتا اعتراف کرده بود تصمیم گرفته بود چیزی از ماجرای زن سیجی بروز ندهد. -گوش کن شینسوکه، حالا که چنین انتظاری از من داری حرفهایت را میشنوم اما یک جای قصهات می لنگد تو میگویی که بلافاصله بعداز قتل سانتا آمدهای اینجا پناه بگیری، اما با آنکه تمام بدنت زخمو زیلی است، لباس هایت تمیز و سالم است. خب چه توجیهی برای این داری؟ کینزو بلافاصله به این نکته اشاره کرده بود. شینسوکه که
گویی تازیانه خورده بود شروع کرد به لرزیدن او گمان می کرد پیش از فرار از اقامتگاه سیجی خود را به دقت شسته است، اما حالا که به این شکل زیر سؤال رفته بود متوجه شد که نه تنها زیر ناخنها یا اطراف گردنش لختههای خون باقی مانده بلکه موهای بالای شقیقه چپش نیز گویی به چسب آغشته شده باشد، با خون دلمه بسته سیخ شده است در نهایت مجبور شد تمام ماجرا را فاش سازد بیآنکه چیزی از آن پنهان کند. -در کل خودم حدس میزدم که موضوع از این قرار باشد اما حالا که ماجرا روشن شده حاضرم هرکاری بتوانم انجام دهم و دلیلی وجود ندارد کمکت نکنم تا این زن یا به قول خودت اتسویا را پیدا کنی اما قبل از ادامه …
- انتشار : 13/04/1400
- به روز رسانی : 20/09/1403