کتاب گربه زیر باران
عنوان | کتاب کتاب گربه زیر باران |
نویسنده | ارنست همینگوی |
ژانر | داستان خارجی |
تعداد صفحه | 7 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود کتاب گربه زیر باران اثر ارنست همینگوی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
کتاب روایت واقعه ای است از سفر زن و شوهری آمریکایی، که متوجه گربهای در زیر باران میشوند، زن به بیرون هتل میرود تا گربه را به درون بیاورد و او را خشک کند اما …
خلاصه کتاب گربه زیر باران
خانم آمریکایی پشت پنجره ایستاده بود و بیرون را نگاه میکرد بیرون، درست زیر پنجره اتاق آنها گربه ای زیر یکی از میزهای سبز آبچکان قوز کرده بود. گربه سعی میکرد خودش را جمع کند تا آب رویش نریزد. زن امریکایی گفت: میرم پایین اون بچه گربه رو بیارم. شوهرش از روی تخت از روی تعارف گفت: من اینکارو میکنم. -نه، من میآرمش بچه گربه بیچاره اون بیرون داره سعی میکنه زیرمیز خیس نشه. شوهر به مطالعه ادامه داد دراز کشیده بود و روی دو بالشی که در پای تخت قرار داشت لم داده بود. گفت: خیس
نشی.. زن از پلکان پایین رفت و صاحب هتل بلند شد ایستاد و جلو زن که از دفتر بیرون میرفت تعظیم کرد میزش در انتهای دفتر قرار داشت پیرمرد بود و قد بلندی داشت. زن گفت: بارون میآد. از صاحب هتل خوشش میآمد. -آره آره خانوم هوا بده هوای خیلی بدیه. مرد پشت میزش در انتهای اتاق کم نور ایستاده بود. زن از او خوشش میآمد. از رفتار بسیار جدی او در مقابل هر شکایتی خوشش میآمد از وقارش خوشش میآمد. از شیوه ای که به او خدمت میکرد خوشش میآمد. از احساسی که او در مقام صاحب
هتل بودن داشت خوشش میآمد. از چهره سالخورده و جدی او و از دست های بزرگش خوشش میآمد. زن، با احساس علاقه به صاحب هتل در را باز کرد و بیرون را نگاه کرد. باران تندتر میبارید مردی با شنل لاستیکی از توی میدان خالی به طرف کافه میرفت گربه میبایست جایی طرف راست باشد. شاید بهتر بود از زیر لبه پیش آمده بام ها حرکت میکرد. همان طور که توی آستانه در ایستاده بود چتر پشت سرش باز شد خدمتکاری بود که اتاقشان را تمیز میکرد. خدمتکار لبخند زد و به ایتالیایی گفت: نباید خیس بشین …
- انتشار : 10/10/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403