کتاب جستارهایی در باب عشق
عنوان | کتاب جستارهایی در باب عشق |
نویسنده | آلن دوباتن |
ژانر | فلسفی، عاشقانه |
تعداد صفحه | 179 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود کتاب جستارهایی در باب عشق اثر آلن دوباتن به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
ماجرای کتاب جستارهایی در باب عشق (Essays In Love) درباره زن و مردی است که به طور اتفاقی در پروازی کنار هم قرار میگیرند و پس از اینکه گفتوگویی کاملا عادی میان آنها شکل میگیرد، بیشتر به هم توجه میکنند و بعد از پایان پرواز نیز تصمیم میگیرند همدیگر را ملاقات کنند. در ادامه این دو نفر بیشتر با هم آشنا میشوند، سعی میکنند همدیگر را تحت تاثیر قرار دهند و کارهایی برای هم انجام دهند. رفته رفته عاشق میشوند و دیگر جنبههای این رابطه خود را نمایان میکند …
خلاصه کتاب جستارهایی در باب عشق
“مارکسیسم” ۱_ وقتی از موضع عشق یک سویه به کسی (یک فرشته) نگاه میکنیم و در مورد لذتهایی خیال پرداز می نماییم که از بودن با او -در بهشت- ممکن است ارزانی ما نشود، آن وقت ناخودآگاه مستعد آن هستیم تا یک خطر بزرگ را نادیده بگیریم. اینکه اگر او هم به عشقمان جواب مثبت بدهد، ممکن است بسیار زود جذابیتش برای ما رنگ ببازد. ما به این دلیل عاشق میشویم که مشتاقیم به همراه کسی که به اندازه بدیهای خودمان خوب و ایده آل است از فساد خودمان بگریزیم. خب، اما اگر این فرد روزی برگردد و به عشق ما جواب مثبت بدهد آن وقت چه؟ فقط
میتوانیم شوک زده شویم. در این صورت آن موجود الهی، آن طور که ما امید داشتیم چگونه میتواند این قدر بد سلیقه باشد که فردی مثل ما را دوست داشته باشد؟ اگر برای عاشق شدن باید باور داشته باشیم که معشوق به طریقی از ما برتر است وقتی که عشقمان پاسخ مثبت بگیرد آیا با یک تناقض تلخ و ظالمانه روبه رو نمیشویم؟ اگر او واقعاً این قدر شگفت انگیز است چطور میتواند فردی مثل من را دوست داشته باشد؟ ۲_ برای دانشجویان روان شناسی عشق هیچ زمانی غنی تر از حال و هوا و گیجی صبح روز بعد از واقعه وجود ندارد. اما کلونه -در
مقایسه با گیجی زمان بیدار شدن از خواب- کارهای مهم تری داشت. او به حمام مجاور اتاق خواب رفته بود تا موهایش را بشورد و من از صدای برخورد آب بر روی کاشیهای حمام بیدار شدم در تخت ماندم و خودم را در میان هیئت و رایحه به جای ماندهی او در ملحفه ها غرق کردم صبح شنبه بودو پرتوهای بیرمق خورشید ماه دسامبر از پشت پرده ها به درون اتاق میتابیدند. این برای من یک امتیاز بود که در حریم و منزل او به خود پیچیده بودم و به چیزهایی نگاه میکردم که زندگی روزانهی او را پر می کند به دیوارهایی که هر روزه رو به آنها از خواب بلند میشود …
- انتشار : 21/05/1403
- به روز رسانی : 20/09/1403