کتاب کمالگرای مضطرب
دانلود رمان کمالگرای مضطرب اثر مایکل پی توهیگ، کلاریسا دبلیو آنگ به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
آیا کمالگراییتان سبب ایجاد اضطرب و نگرانی در شما شده است؟ این کتاب، درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد ارائه میدهد که با کمک آن، بر اضطرابِ ناشی از کمال گرایی فائق آئید و اهدافتان را دست یافتنی و متناسب با واقعیت ترسیم کنید. کمالگرایان دستورهای سفت و سختی برای خود تنظیم میکنند؛ «هرگز نباید اشتباه کنم»، «هرگز نباید نمرهای کمتر از نمرهی کامل بگیرم». این خواستههای مطلق و غیر واقع بینانه را برای داشتن عملکردی بینقص، امروزه، کمالگرایی مینامند. این افراد غالباً با اضطراب زیادی روبهرو هستند؛ چراکه واقعیت هیچگاه با استانداردهای ذهنی آنها جور درنمیآید، پس ترجیح میدهند منفعل بمانند تا اینکه شکست بخورند ...
خلاصه کتاب کمالگرای مضطرب
"ریشه کمال گرایی" چرا اشتباه کردن پذیرفتن ناپایداری یا بیخیال شدن لزوم انجام کارها به روشی خاص آن هم زمانی که میدانید همه از دستتان دلخور میشوند این قدر مشکل است؟ احتمالاً تصمیم ندارید به دلیل ناتوانی خود در برآورده کردن استانداردهای غیر ممکن دائماً استرس داشته باشید یا اینکه هروقت کوچکترین اشتباهی مرتکب شدید، برای آرام کردن اوضاع خودتان را به باد انتقاد بگیرید کمالگرایی شما از کجا نشئت گرفت و از چه زمانی زندگیتان را قبضه کرد؟ کمالگرایی ریشه در زیادی داشتند و فقط زمانی تأییدتان میکردند که آن انتظارها را برآورده میکردید. مثلاً فرض کنید والدینتان فقط زمانی تحسین و
تمجیدتان میکردند که در مدرسه خوب درس میخواندید یا دوستانی پیدا میکردید که دلخواه آنها بودند به خاطر همین در همان اوایل زندگی یاد گرفتید که تنها راه جلب محبت بهتر بودن از الگویی که برای شما درنظر گرفته شده یا مطابقت داشتن با آن است؛ چون انجام کاری که برایتان مهم بوده پذیرش اجتماعی، یعنی آنچه هر انسانی اساساً به آن نیاز دارد در پی است. از طرف دیگر بر اشتباهات جزئیتان تأکید و از آنها انتقاد شده و به خاطر همین بیش از حد محتاط شده اید یاد گرفتید کامل بودن یا هرگز اشتباه نکردن شما را فردی دوست داشتنی میکند؛ در جایگاه موجودی باهوش، احتمالاً به این نتیجه رسیدهاید
که آنچه هستید باعث نمیشود دوست داشتنی باشید. شاید کسانی که وظیفه نگهداری و سرپرستی شما را به عهده داشتند میخواستند به هر قیمتی شده موفق شوید چون معتقد بودند انجام بهتر کارها و فشار بیشتر شما را در موقعیتی قرار میدهد که زندگی شادی داشته باشید در نتیجه هر بار که موفق میشدید بیشتر خواستار و پیگیر میشدند. مثلاً بعد از اینکه نقشی در تئاتر مدرسه به شما محول میشد میپرسیدند چرا نقش اصلی را به شما نداده اند؛ بعداز اولین تک نوازی ویلن درباره حفظ سرعت اجرای ضربها به شما تذکر میدادند؛ بعد از اینکه با سختی زیاد فورهند را یاد گرفتید به شما گفتند شروع به یادگیری بک هند کنید ...



دیدگاه کاربران