کتاب مهمان ناخوانده

عنوانکتاب مهمان ناخوانده
نویسندهاریک امانوئل اشمیت
ژانرنمایشنامه
تعداد صفحه107
ملیتخارجی
ویراستاررمان بوک

دانلود کتاب مهمان ناخوانده اثر اریک امانوئل اشمیت به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

وین، 1938. نازی‌‌ها به اتریش حمله کرده و یهودیان را تحت تعقیب قرار می دهند. زیگموند فروید هنوز به آینده اطمینان دارد و از ترک کردن وین خودداری می کند. اما در غروب یک روز آوریل، گشتاپو دخترش آنا را دستگیر می‌کند و او را برای بازجویی با خود می‌برد. فروید تنها و ناامید مانده است، در این هنگامی ناگهان یک غریبه از پنجره وارد می‌شود. نمایشنامه ملاقات کننده، با بدبینی در کت و شلواری با کلاه ظاهر می‌شود و حرف‌های خارق العاده‌ای برای گفتن دارد. او کیست؟ یک مرد دیوانه؟ یک جادوگر؟ آیا این صرفا یک رویا است؟

خلاصه کتاب مهمان ناخوانده

مأمورنازی (بازوهای اورا می‌گیرد) بریم گشتاپو! فروید: نکنین این کار رو نکنین! آنا: ول کن پدر چرا باید از یه مشت آدم بزدل بترسم؟… مأمور نازی: می‌دونی این طوری حرف زدن چقدر برات گرون تموم میشه؟ آنا: ظاهرا از تو بهتر می‌دونم. مأمور نازی به او نزدیک می شود و دستش را روی او بلند می‌کند. فروید: به دختر من دست نزنین. آنا جلوی مأمور مقاومت می‌کند: تو فقط یه مهره‌ای بازجو، یه مهره که تازه خوب هم قانون بازی رو نمی‌شناسه تو نمی‌دونی ما داریم از اینجا می‌ ریم؟ تمام دنیا می‌دونه ما داریم از اینجا می‌ریم. مأمور نازی: بریم گشتاپو من این رو با خودم می‌برم گشتاپو! آنا: آره خوبه، برو گله رو گنده‌تر کن. اینطوری احساس برتری بهت دست میده.

مأمور نازی به فروید: برای آخرین بار خوب دخترت رو نگاه کن، جهود. آنا: نگران نباش پدر می‌خواد تو رو بترسونه چون الان دیگه دیره دیگه هیچ کاری نمی‌تونن با ما بکنن. مأمور نازی: که اینطور؟ عجب این دختر فقط زشت نیست، فکر می‌کنه علامه دهر هم هست! خوب دختری بار آوردی، جهود. مأمور نازی آنا را با خشونت به سوی خود می‌کشد و او را با خود می‌برد. آنا در حال خارج شدن: برگه رو امضا کن پد فقط کافیه این برگه رو امضا کنی چیزی هم به مامان نگو ولی این برگه رو امضا کن وگرنه هیچ وقت به ما ویزای خروج نمی‌دن. (خود را از گیر مأمور نازی خلاص می‌ کند.) ولم کنین خودم می‌آم. هر دو خارج می‌شوند. مامور نازی در را محکم می‌کوبد.

فروید (وحشت زده ناخودآگاه تکرار می‌کند) برگه برگه! آنا.. آنا.. به سختی خود را آرام می‌کند پیشانی‌ اش را خشک می‌کند و به سوی میز کار به هم ریخته خود می‌ رود. هنوز ناخودآگاه، اما آرام‌تر. فروید: برگه.. فکری به ذهنش می‌رسد. گوشی تلفن را بر می‌دارد و بدون تردید شماره‌ای را می‌گیرد. فروید: الو، سفارت آمریکا؟ من پروفسور فروید هستم. می‌شه لطفا گوشی‌ رو به آقای ویلی بدین؟ فروید! یه‌ کار خیلی ضروریه! (سکوت) -الو آقای سفیر؟ من فروید هستم. الان اومدن و آنا رو با خودشون بردن.. دخترم.. خُب معلومه دیگه، گشتاپو! یه کاری بکنین، خواهش می‌کنم یه کاری بکنین.. بله بله بهتون قول میدم این برگه رو امضا کنم… بله، منتظر تلفنتون هستم! ‌…

دانلود کتاب مهمان ناخوانده
15.59 مگابایت
PDF
دیدگاه کاربران درباره کتاب مهمان ناخوانده
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها