دانلود رایگان کتاب رودخانه بزرگ اثر ارنست همینگوی
دانلود کتاب رودخانه بزرگ اثر ارنست همینگوی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
یک شکارچی اردک به نام کلنل کانت ول که بر اثر بیماری قلبی به اواخر عمر خود رسیده است یک بعد از ظهر یکشنبه را در منطقه تریست برای شکار اردک بیان میرود، این اثر در کنار سایر آثار بزرگ همینگوی قرار دارد و با نثری زیبا و سرشار از توصیف حالات و مناظر انسانی طبیعی بیان شده است …
خلاصه کتاب رودخانه بزرگ
روز بعد هوا روشن شده بود و چادر داشت گرم میشد. نیک از توی چادرش سرون را نگاه کرد. سبزه ها کاملا خیس شده بودند و او با دست هایش آن را حس می کرد. او کفش ها، شلوار و پیراهنت را بدست گرفت و از جایش بلند شد. خورشید از روی کوه مشخص بود. درختهای اطراف رودخانه جلوه خاصی داشتند. رود خانه آرام بود و آب به آرامی در آن جریان داشت. در فاصله دویست متری سه تکه چوب بزرگ رو رودخانه قرار داشتند که یک طرف رودخانه را به طرف دیگر متصل میکردند. آب به آرامی از روی چوب ها عبور
میکرد، همانطور که نیک نگاه میکرد ناگهان یک خز را دید که از میان درختان به درون آب رفت. نیک از تماشای مناظر اطراف و رودخانه واقعا هیجان زده شد او میدانست که باید صبحانه بخورد ولی برای آن عجله ای نداشت نیک مقداری آتش درست کرد و کتری قهوه را روی آتش نهاد تا به جوش آید. او سپس یک بطری برداشت و به طرف رودخانه رفت. ملخ کوچکی از میان سبزه های اطراف بیرون میرفت تا خود را خشک کند. پس از مدتی نیک مقدار زیادی ملخ را پیدا کرد که در کنار رودخانه بودند. ملخ ها نمیتوانستند
بپرند چون پرهایشان خیس شده بود. خورشید می بایستی آن ها را خشک میکرد تا بتوانند دوباره بپرند. نیک مقداری از ملخ ها را در بطریش انداخت. او تکه چوبی را از جایش بلند کرد و حدود صدها ملخ در زیر آن دید. نیک شروع به جمع آوری ملخها در بطری کرد. نیک میدانست که منظره آنجا با بالا آمدن خورشید بهتر خواهد شد. او فهمیده بود که تا غروب آفتاب میتواند تعداد زیادی ملخ جمع کند. نیک پس از جمع آوری ملخ ها دستش را در رود خانه شست. سپس او به طرف چادرش رفت. ملخها در نور خورشید گرم شده …