رمان افسون عشق

عنوانرمان افسون عشق
نویسندهرویا سیناپور
ژانرعاشقانه
تعداد صفحه622
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان عاشقانه افسون عشق اثر رویا سیناپور به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش و لینک مستقیم

یاشار پسری از یک خانواده‌ی ثروتمند دارای مادری خودخواه هست و بنا به اجبار مادر و خاله‌ی خود باید حتما با مینا دخترخاله اش ازدواج کند! طی ماجراهایی با ملیحه دختری زیبا اما فقیر آشنا می‌شود و این آشنایی منجر به عشق شده، از طرفی مینا هم عاشق احمد دوست یاشار است و شب عروسی مینا و یاشار، مینا اعتراف می‌کند همه چیز را می‌داند و …

خلاصه رمان افسون عشق

صبح روز شنبه زودتر از معمول به شرکت رفتم. فکرم به مسائل عینی و کارهایی که در پیش داشتم معطوف بود کسی نیاز داشتم که بی‌طرف باشد و فقط درد دلم را گوش کند دلم هوای احمد را کرده بود. بلند شدم و از شرکت بیرون رفتم از طرف منشی ام خیالم راحت بود منزل احمد واقع در جنوب شهر بود. احمد لیسانس ادبیات را گرفته بود و در یک مدرسه راهنمایی دخترانه تدریس می‌کرد. اول در منزلشان رفتم. مادرش که زن میان سالی بود و در این دنیا فقط احمد را داشت بسیار مهربان و فهمیده بود. گفت: احمد شیفت صبح است باید بروید در مدرسه در مدرسه رفتم زنگ تفریح بود و

همه‌ی دخترها در حیاط بودند. گروهی ورزش می‌‌کردند و بازی‌ها دو به دو یا تعدادی بیشتر قدم می‌زدند و خوراکی می‌خوردند وارد دفتر شدم احمد روی صندلی نشسته بود و مشغول خندان کتاب دستور بود. حواسش به اطرافش نبود از ناظم مدرسه خواهش کردم تا صدایش بزند. احمد به محض اینکه چشماش به من افتاد به طرفم آمد و چنان مرا در آغوش کشید که گویی سال‌ها بود مرا ندیده بود. -کجایی مرد حسابی؟ خیلی بی وفا شده‌ای یاشار تو دانشکده که این طوری نبودی وای يسر چقدر دلم برایت تنگ شده بود یکی دو بار آمدم شرکت منشی‌ات گفت رفتی بازار فرش ببینی. خوب

حالت چه طوره؟ تعریف کن ببینم چه کاره ای چه پیشه ای؟ گفتم: مگر تو امان حرف زدن به من می‌دهی آقا معلم؟ غش غش خندید و گفت: پیش تو دیگر معلم نیستم در برابر شما شاگردی بیش نیستم و با لحنی که همیشه به علت محیط کار و دیگر مسائل آرزویش را به دل می‌کشیدیم. آهسته گفت: خیلی چاکرم به مولا دلم برات یه ذره شده بود. خندیدم و زیر گوشش گفتم: الان مدیر و ناظم صدایت را می‌شوند. و هردو زدیم زیر خنده بعدهم قرار شد عصر احمد بیاید شرکت تا با هم برویم یک چرخی در شهر پوشیده از برف بزنیم. با دیدار احمد نشاط و شعفی در روحیه ام ایجاد شد. به شرکت برگشتم …

دانلود رمان افسون عشق
نامشخص
PDF
دیدگاه کاربران درباره رمان افسون عشق
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
فاطمه
فاطمه
4 سال قبل

چرا دانلود نمیشه