رمان آناکارنینا
عنوان | رمان آناکارنینا |
نویسنده | لئو تولستوی |
ژانر | عاشقانه، اجتماعی، خارجی |
تعداد صفحه | 299 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان آناکارنینا اثر لئو تولستوی با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
زن و شوهری به نام های استپان آرکادیچ و داریا الکساندرونا با هم اختلافی خانوادگی دارند. آناکارنینا خواهر استپان آرکادیچ میباشد و از سن پترزبورگ به خانهٔ برادرش که در مسکو میباشد میآید و اختلاف زن و شوهر را حل میکند و حضورش در مسکو باعث بوجود آمدن ماجراهای اصلی داستان میشود …
خلاصه رمان آناکارنینا
آنا در این دوره آزادی و بهبود سریع، سخت احساس شادی می کرد و از زندگی لذت می برد و اندیشه بدبختی شوهرش سعادت او را به زهر نمی آلود. این خاطره از یک سو بسیار سهمگین بود و از سوی دیگر بدبختی شوهرش چنان سعادت او را برای او به بار آورده بود که جایی برای شیمانی باقی نمی گذاشت. خاطره حوادث پس از ماری اش، آشتی با شوهرش، قهر و عتاب بعد از آن، خبر زخمی شدن ورانسکی، حضور ناگهانی این مرد، مقدمات طلاق، ترک خانمان،
جدایی از فرزند، همگی چون رویای هذیانی می نمود که ناگهان از آن بیدار شده و خود را در خارج و تنها در کنار ورانکی می دید. اندیشه خطایی که در حق شوهرش مرتکب شده بود در او احساسی برمی انگیخت مانند احساس غریقی که برای نجات خویش، غریقی دیگر را که چنگ در پیکر او زده است از خود می راند. آن یکی غرقه می شود. مسلما، عملی شوم، اما تنها راه نجات خویشتن است و چه بهتر که این جزئیات منحوس به یاد آورده نشود. در نخستین لحظه
قطع رابطه نهانی با شوهر، احساسی آرام بخش در رفتارش به خاطر او خطور کرده بود و حال هرگاه به گذشته می اندیشید، این احساس را به یاد می آورد: من بدون چون و چرا این مرد را بدبخت کرده ام اما نمی خواهم از نکبت او منفعت بیرم من هم رنج می کشم و خواهم کشید. گران بهاترین و عزیز ترین گنج هایم را از دست داده ام. خوشنامی و پسرم را. من خبط کرده ام، بنابراین، خواهان خوشبختی نیستم، طلاق هم نمی خواهم. باید ننگ خودم و درد جدایی از پسرم را تحمل کنم …
- انتشار : 27/02/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403