رمان آسمان پس از طوفان

عنوانرمان آسمان پس از طوفان
نویسندهصبا طاهر
ژانرعاشقانه، فانتزی، حماسی، هیجانی، دارک
تعداد صفحه529
ملیتخارجی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان آسمان پس از طوفان (جلد چهارم) اثر صبا طاهر به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

جنیان که مدت‌ها در زندان به سر می‌برند در حال حمله هستند و در روستاها و شهرها ویرانی خونین به پا می‌کنند. اما، انتقام از دشمنان انسانی تازه شروع است. فرمانده کریس وتوریا خود را ملکه اعلام می‌کند و سر هر کسی را که از حکومت او سرپیچی می‌کند فرا می‌خواند. در صدر لیست او چه کسانی قرار دارند؟ لایا از سرا، در تلاش است تا پس از از دست دادن دو نفر که برایش مهم هستند، بهبود یابد. او که مصمم است جلوی آخرالزمان نزدیک را بگیرد، در این روند، او یک قدرت باستانی را بیدار می‌کند که می‌تواند او را به پیروزی یا یک عذاب غیرقابل تصور برساند. و در اعماق محل انتظار، روح گیر تنها به دنبال فراموش کردن زندگی و عشقی است که پشت سر گذاشته است …

خلاصه رمان آسمان پس از طوفان

جن‌ها به زور کین را از دستانم بیرون می‌کشند و اوگر چند یارد آن‌طرف تر نقش زمین می‌شود. مطمئنم شدت ضربه بدن شکننده اش را از وسط نصف خواهد کرد. ولی روی آرنج هایش بلند می‌شود و سه جن دور تا دورش را می گیرند و راه فرارش را سد می‌کنند. -اون به ما تعلق داره. جن فرمانده بین من و اوگر می‌ایستد. باران از باشلق سنگینش پایین می‌ریزد و چشم‌های آتشینش با نفرت برق می‌زنند: برگرد پیش ارواحت ارزش دردسرت رو نداره روح گیره. شاید نه. ولی کین چیزی درباره‌ی رویاها می‌داند. از چیزی که مکان انتظار را تهدید می‌کند، خبر دارد اطلاعاتی دارد که من احتیاج دارم. لعنت به تو پیرمرد. می‌گویم: این

اوگر یه زمانی انسان بود بنابراین مسئولیتش با منه. از مکان انتظار بیرون برده میشه ولی نه توسط شماره. یکی از جن‌ها جلو می‌آید کلاهش عقب می‌افتد و شکلی انسانی را به نمایش می‌گذارد؛ موهایش را گیس کرده و رنگ قهوه ای پوستش تیره تر از من است. کمی آشنا به نظر می‌رسد ولی نمی‌دانم چرا پوزخند می‌زند. -لقمه‌ی بزرگتر از دهنت برداشتی پسر کوچولو. لحن تمسخرآمیز این موجود خونم را به جوش می‌آورد. حالا دیگه یه پسربچه نیستی، مرد شدی و مسئولیت یه مرد روی شونه هاته. این کلمات از زندگی گذشته‌ام هستند؛ کین آن‌ها را خطاب به من گفت، گرچه زمانش را به خاطر ندارم. ولی به یاد دارم که چطور

باید دشمن را سبک و سنگین کنم و این به من اجازه می‌ دهد سر بزنگاه جا خالی دهم و از موج گرمایی که رهبر جن‌ها به سمتم پرتاب می‌کند، اجتناب کنم. زیاد طول نمی‌کشد دوباره حمله می‌کند و این بار شعله‌ها سر تا پایم را فرا می‌گیرند. پیراهن یا شنلی ندارم که از من محافظت کند جادوی معاث به پا می‌خیزد و مرا از بخش اعظم حمله نجات می‌دهد ولی سپرش کمی سست است کین گفته بود، داره با هیولایی می‌جنگه که مخلوق خودشه. در ذهنم فریاد می‌زنم الان وقت حواس پرتی نیست، معاث. مگه اینکه بخوای من کباب شم. معاث جوابی نمی‌دهد، ولی ظاهرا تلاش برای کشتن من، جن را خسته کرده_حداقل موقتا …

دسترسی به دانلود با خرید یا دریافت اشتراک ویژه امکان پذیر است

دیدگاه کاربران درباره رمان آسمان پس از طوفان
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها