رمان اسیر سرنوشت

رمان اسیر سرنوشت 1
عنوانرمان اسیر سرنوشت
نویسندهرویا سینا پور
ژانرعاشقانه
تعداد صفحه504
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان اسیر سرنوشت اثر رویا سینا پور

دانلود رمان اسیر سرنوشت اثر رویا سینا پور به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

دختری که در تنهایی سرد و غمناکی دست و پا می‌زند، از بی هویتی رنج می‌برد و فراموش شده در زیر تلمبار ثانیه‌هاست ولی، خسته از شکنجه‌ی روزگار، می‌خواهد با سرنوشت به مبارزه برخیزد و در تاریکی مطلق، کبریتی روشن می‌کند تا با واقعیت روبه‌رو شود … پایان تلخ

خلاصه رمان اسیر سرنوشت

در آشپزخانه ظرف ها ر می شستم که زنگ در خانه به صدا در آمد. رفتم و در را باز کردم. پشت در اعظم ایستاده بود. از دیدن قیافه او تعجب کردم اشک در چشم‌هایش حلقه بسته بود. دستکش‌هایی را که برای شستن ظرف‌ها دستم کره بودم در آوردم. با تعجب پرسیدم: چی شده؟ بیا تو‌ اعظم در حالی که هنوز در فکر بود، آمد داخل حیاط با یک دست در را پشت سر بست و به پشت در حیاط تکیه داد و گفت: امشب میان برای خواستگاری. می‌دانستم منظور اعظم خانواده‌ی آقای محمدی است. دست او را گرفتم و هر دو رفتیم روی پله‌ی اول حیاط نشستیم. به او گفتم: ببین اعظم وقتی راضی به

این ازدواج نیستی بهتره راجع به این موضوع با پدرو مادرت صحبت کنی. -با مادرم صحبت کردم او مقصر نیست. پدرم اصرار دارد که من با بهرام ازدواج کنم. -می‌تونم بپرسم دلیل این که نمی‌خواهی ازدواج کنی چیه؟ این طور که قبلاً تعریف کردی بهرام از موقعیت خوبی برخورداره. اعظم از جایش بلند شد و در حالی که را به آرامی قدم بر می‌داشت گفت: بعداً موضوع رو تعریف می کنم. سپس در حالی که در را باز می‌کرد ادامه داد: اومدم بگم که کلاس شنا رو از هفته دیگه شروع می‌کنیم. می‌دانستم اعظم حوصله‌ی بحث کردن ندارد چیزی نگفتم و بعد از این که با او خداحافظی کردم در را بستم.

برگشتم و مشغول کار شدم در حین کار با خودم فکر می‌کردم موضوعی را که قرار است اعظم تعریف کند شاید مربوط به امیر باشد، برای اعظم نگران بودم. تصمیم گرفتم به نحوی به او کمک کنم. بهترین راه این بود که قضیه را برای خاله مهین تعریف کنم و ازا و بخواهم که موضوع را با خواهر اعظم در میان بگذارد. خاله مهین سال‌ها با الهه دوست صمیمی بود. الهه چند سالی از اعظم بزرگ تر بود و حدود دو سال بود که با پسر یکی از اقوامشان ازدواج کرده بود و از زندگی خوب و راحتی برخوردار بود. بعد ظهر آن روز، آقا جون به همراه عمو حمید به منزل ما آمدند. عمو حمید گفت: که می‌خواهد پدر را …

قیمت : 32000 تومان
خرید و دانلود فوری
دسته بندی : رمان عاشقانه
نویسنده : رویا سینا پور
لینک کوتاه :
اگر برای دانلود مشکل دارید لطفا گزارش ارسال کنید تا در اسرع وقت لینک دانلود اصلاح شود.
گزارش مشکل دانلود از سایت
فقط کاربران سایت امکان ارسال گزارش را دارند
اگر شما نویسنده رمان اسیر سرنوشت هستید و تمایل به ادامه همکاری ندارید می‌توانید درخواست حذف ارسال کنید.

خرید رمان های فروشی

همراه ما در کانال تلگرام رمان بوک شوید!
هوادار ما در اینستاگرام رمان بوک باشید!

نقد و بررسی شما درباره رمان اسیر سرنوشت

لطفا پس از مطالعه رمان اسیر سرنوشت نظر خود را برای دیگر کاربران بنویسید.
از ارسال نظر به زبان انگلیسی یا نوشتن فینگلیش پرهیز کنید.
تمام نظرات توسط تیم مدیریت رمان بوک بررسی شده و پاسخ داده می‌شوند.
اشتراک در
اطلاع از
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
error: نمیشه متن رو انتخاب کنی
کانال تلگرام رمان بوک پیج اینستاگرام رمان بوک