رمان بعد از تو

دانلود رایگان رمان بعد از تو اثر شیرین سعادتی

دانلود رمان بعد از تو اثر شیرین سعادتی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

نیکی فراهانی، روانشناسی که عاشق می‌شود و ازدواج می‌کند اما بعد از بچه دار شدن با همسرش به مشکل بر می‌خورد و تن به طلاق می‌دهد در طول رمان وارد یک سری جریانات شده و دچار افسردگی می‌شود …

خلاصه رمان بعد از تو

عزیز: نیکی دخترم کاری که گفتم بکن اگه تبش پایین نيومد خبر بده ببریمم دکتر‌ در حالیکه داشتم دنبال پارچه می‌گشتم گفتم باشه عزيز… من قطع می‌کنم برم پیشش… عزیز: باشه قربونت برم نگران نباش فعلا خداحافظت. تند خداحافظی کردم و پارچه سفیدی برداشتم و از آشپزخونه بیرون زدم، از دیشب نویان حالش زیاد خوب نبود و امروز صبح هم تب کرد. هول کرده بودم، عزیز رفته بود خونه مامان اینا منم که تجر به اولم بود و نمی‌دونستم چیکار کنم. بدو بدو رفتم تو اتاق… تا رسیدم بالای سر نویان، حس کردم روح از تنم جدا

شده..! خدایااااا.. نويان همه اون شیری که بهش داده بودم رو بالا آورده بود!!.. رنگشم مثل گچ شده بود. یهو با ترس سرش رو چرخوندم طرف خودم: نویان؟.. مامانی چت شده؟ اشک تو چشم هام جم شد…خدایا چرا این طوری شده؟ اگه چیزیش باشه چی!؟ فکر می‌کردم با یه دستمال خیس حالش خوب میشه اما این که بدتر شده… وای نه باید ببرمم دکتر. سریع لباس هاش رو عوض کردم و خودمم آماده شدم بغلش کردم و از خونه خارج شدم… در حیاط رو که بستم… آریان: نیکیتا نیکیتا چی شده؟ تند سرمو دادم بالا… وای این اینجا

چکار می‌کرد!؟… چرا اینجاست!؟… بازم پیداش شد… آه خدا. همون طور زل زده بودم بهش که… آریان: با توام دختر … چی شده؟‌‌… رنگت چرا پریده؟ با ترس و تردید به حرف اومدم: امم.. من… چیزه… نویان… مریض شده. یهو چشم هاش گشاد شد و به نویان که با لرز به خواب رفته بود نگاه کرد. صدای بهت زده اش به گوشم خورد. آریان: چی!؟…کی؟ بغض کرده گفتم:از دیشب فکر کنم. آریان دوید طرف ماشینم زود باش.. زود باش بریم بیمارستان. بی حرف، سریع دنبالش رفتم… الان وقت مخالفت نبود… جون بچه ام در میون بود …